چرا هر از گاهی
دل را و دوست را
به رفتگان؟
مانده گان از پیش رفته را
چه کسی یاد خواهد کرد؟
در مقاله جدیدت صحبت سیگار کردی
آری دیگر نه از سر شادی که از اندوه فراوان
برای کوتاه تر کردن سیگار عمر
هی پک می زنیم
چرا؟
چونکه به پوچی تلاش برای دزدیدن سر از تیررس
گلوله ی نجات دهنده
فکر می کنی
نمیدانم برایت گفته ام که
وقتی برای گرفتن نامه ی کارت ایثار اهواز رفته ام
ویا خود نامه تهران
از نگاه های نفرت انگیز و سرد و تحقیر آمیز
بگذریم.
به رفته ات افتخار کن
وشاد زی که رفت و ...
بگذار مانده گان ِ میراث خور که هرگاه پله می خواهند
از استخوان شان نیز دریغ ندارند
درعوامفریبیشان بمیرند
فراموشی درمان ِهوشیاریست
نه مشکلی پیش نیومده همه چیز به صورت روال حرکت می کنه...چرا یه خورده بی وفایی شد اما حل شد...ممنون از نظرتان حتما همان کارو می کنم که فرمودید..
حامد جان
ممنون که از نگرانی ام کاستی
درود
کورش جان خیلی وقت بود نیومده بودم
دلم واست تنگ شده بود
بیا بهم سر بزن
مهسا جان دلتنگت بودم
ممنون
کانت دادم
سلام استاد اپم تشریف بیاورید...
حامد جان
ممنون که خبرم کردی
اگر کوتاه پیام دادم
ممنون
منظورتان من بودم...؟!
متوجه نشدم عزیز
که منظور ؟؟؟
در وبت پاسخ دادم
به رفته ات افتخار کن
وشاد زی که رفت
کوروش جان به ماندن چه؟؟؟؟ افتخار شاملش می شود؟؟
صابر جان
هرگز بر مانده غبطه نخوردم
بر رفته آری
که در حسرتش هستم.
و به آن پاکان
به افتخار نگریستم
ولی گریه نکردم