سخن کوروش  نادرخانی

سخن کوروش نادرخانی

زمزمه های ادبی کوروش نادزخانی
سخن کوروش  نادرخانی

سخن کوروش نادرخانی

زمزمه های ادبی کوروش نادزخانی

کامنتی برای یک دوست

چرا هر از گاهی
دل را و دوست را
به رفتگان؟
مانده گان از پیش رفته را
چه کسی یاد خواهد کرد؟
در مقاله جدیدت صحبت سیگار کردی
آری دیگر نه از سر شادی که از اندوه فراوان
برای کوتاه تر کردن سیگار عمر
هی پک می زنیم
چرا؟
چونکه به پوچی تلاش برای دزدیدن سر از تیررس
گلوله ی نجات دهنده
فکر می کنی
نمیدانم برایت گفته ام که
وقتی برای گرفتن نامه ی کارت ایثار اهواز رفته ام
ویا خود نامه تهران
از نگاه های نفرت انگیز و سرد و تحقیر آمیز
بگذریم.
به رفته ات افتخار کن
وشاد زی که رفت و ...
بگذار مانده گان ِ میراث خور که هرگاه پله می خواهند
از استخوان شان نیز دریغ ندارند
درعوامفریبیشان بمیرند

فراموشی درمان  ِهوشیاریست

نظرات 5 + ارسال نظر
حامد یکشنبه 20 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 04:42 ب.ظ http://WWW.MANOTO-BAHAM.MIHANBLOG.COM

نه مشکلی پیش نیومده همه چیز به صورت روال حرکت می کنه...چرا یه خورده بی وفایی شد اما حل شد...ممنون از نظرتان حتما همان کارو می کنم که فرمودید..

حامد جان
ممنون که از نگرانی ام کاستی

مهسا سه‌شنبه 22 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 04:23 ب.ظ http://mahs4.blogfa.com

درود
کورش جان خیلی وقت بود نیومده بودم
دلم واست تنگ شده بود
بیا بهم سر بزن

مهسا جان دلتنگت بودم
ممنون
کانت دادم

حامد سه‌شنبه 22 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 05:30 ب.ظ http://www.manoto-baham.mihanblog.com

سلام استاد اپم تشریف بیاورید...

حامد جان
ممنون که خبرم کردی
اگر کوتاه پیام دادم
ممنون

یک زن چهارشنبه 23 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 11:49 ب.ظ http://radepayeman.blogsky.com

منظورتان من بودم...؟!

متوجه نشدم عزیز
که منظور ؟؟؟

در وبت پاسخ دادم

صابر پنج‌شنبه 24 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:55 ب.ظ http://ps-neghab.blogsky.com/

به رفته ات افتخار کن
وشاد زی که رفت

کوروش جان به ماندن چه؟؟؟؟ افتخار شاملش می شود؟؟

صابر جان
هرگز بر مانده غبطه نخوردم
بر رفته آری
که در حسرتش هستم.
و به آن پاکان
به افتخار نگریستم
ولی گریه نکردم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد