سخن کوروش نادرخانی
زمزمه های ادبی کوروش نادزخانی
سخن کوروش نادرخانی
زمزمه های ادبی کوروش نادزخانیدرباره من
جهان
ایستگاه متروکی است
و
من
سوزن بان پیری که
منتظر ِ
بازگشت قطارم.
دیر نکرده است؟
********
گلستان ،ناله ها ی زار داره
شکوفه همره صد خار داره
چو پرسیدم دلیل خار گفتند:
که خوبی دشمن بسیار داره
ادامه...
پیوندها
دستهها
برگهها
جدیدترین یادداشتها
همهنویسندگان
- کوروش نادرخانی 547
بایگانی
- اردیبهشت 1399 1
- آذر 1398 4
- آبان 1398 2
- مرداد 1398 1
- خرداد 1398 1
- آبان 1397 1
- فروردین 1397 1
- اردیبهشت 1395 1
- مرداد 1393 2
- تیر 1393 2
- خرداد 1393 3
- اردیبهشت 1393 1
- آبان 1392 1
- مهر 1392 1
- شهریور 1392 4
- مرداد 1392 3
- خرداد 1392 3
- فروردین 1392 1
- اسفند 1391 5
- بهمن 1391 2
- دی 1391 7
- آذر 1391 7
- آبان 1391 8
- مهر 1391 7
- اردیبهشت 1391 1
- فروردین 1391 4
- شهریور 1390 12
- مرداد 1390 15
- تیر 1390 13
- خرداد 1390 22
- اردیبهشت 1390 16
- فروردین 1390 13
- اسفند 1389 24
- بهمن 1389 19
- دی 1389 16
- آذر 1389 26
- آبان 1389 29
- مهر 1389 72
- شهریور 1389 49
- مرداد 1389 13
- تیر 1389 10
- خرداد 1389 10
- اردیبهشت 1389 9
- فروردین 1389 24
- اسفند 1388 25
- بهمن 1388 34
- دی 1388 17
- آذر 1388 5
آمار : 171606 بازدید
Powered by Blogsky
جدول
قلمی در دست
و جدولی در پیش
دلگرمی
نه سرگرمی
با خود زمزمه می کنم:
سه حرفی؟
سه حرفی؟
صدائی از آنسو در گوشم
می پیچد
مرگ
با خود می گویم:
هیچ حرفش
جور در نمی آید
..
ولی پاسخ
عشق
است
نگاه کردم
کسی اطرافم نبود
به قول خواننده عشق یه چیزی مثل کشک و دوغه
نمیدانم میترا جان شاید درست باشه
اپم...نظربده...تحلیل کن...مرسی.
درود بر تو عزیز
چشم
کوروش خوبم
درهردو بروزم منتظرم
امین جان
چشممان روشن
حتما
زیبا تر از همیشه......
چون به چشم مهر می نگری چنین می نماید
ممنونم امیر جان
سلام داداش کورش بزرگ
باور کن دیگه ازگرفتاری درد فراق فراموشم شده ودرد فراخ گرفتم.بعضی روزها وقت کم میارم ونصف کارهام هم فراموش میکنم
ظاهرا این درد خرفی است تا نظر شما چی باشد
خوشحالم بهانه ای میشود گه گاه ازحالتان با خبر شوم واشعارزیبایتان بخوانم
این داداش فرهادمارا هم عرض سلام کنید ما که فراموشش نکردیم
همگی باهم شاد باشید وموفق
درود بر آقا کریم گلم
بقول بچه ها دادا جان
ما را درد بزرگ آلزایمر نگیرد
بس است
فراخی دل داری عزیز برادر. که فراق را سهل و ممتنع می کند.
ختم بزرگواریت را به فرهاد خواهم رساند
امید دارم هرچه زود دوران وصال سر رسد
آقا کوروش قشنگ بود
بعد از خستگی و کار ماشینی روزانه با این حس و حال کارت واقعا ستگیم در رفت.
ممنون از این احساساتت!!
ممنون دوست ناشناسم
کاش میدانستم
مخاطب مهربانم چه کسی است
ببخشید خودمو معرفی نکرده بودم.
باید حدس می زدم!!!!!!!!!
این پرمهر
میلاد خو.دمان است
که غیبت داشته
ارادت ... تقابل مرگ و عشق در این بادداشت را دوست دارم ... و جدولی که احتمالا هنوز بعضی خانه هایش خالی مانده
باتمام وجود
فرخ جان هرگز کسی نتوانسته
ان را حل کند
من این تقابل را پارادوکس میدانم
تضادی زیبا
بیا وناشکری ما ببین
شما کارمندان باید هم ناشکری کنید
جای تعجب نیست
اگر نکنید تعجب داره
درورد
بسیار زیبا بود.
آری مرگ و عشق هر دو سه حرف دارند. اما این کجا و آن کجا.
کسی که عشق ندارد مرگ را به راستی تجربه می کند. مرگ دوست داشتن مرگ لذت بردن از زندگی و مرگ لحظات خوشی که باید داشته باشد اما ندارد...!
تعظیم بانو
شاعرانه پاسخ دادی
ممنون
سلام بر کوروش بزرگ.
در جواب کامنت شما باید بگویم خانواده های مدرسه ما از طبقه متوسط و غنی هستند یعنی والدین هر دو شاغل هستند. و فرزندان یک یکدانه خود را با ماشین های شیک و مدل بالا می آورند و هر ساله سفرهای خارجه دارند که لباس های خود را از خارج می آورند.مشکلات مالی به آنصورت ندارند . بیش از چهارصد دانش آموز داریم که مستضعف های ما کمتر از هشت نفر هستند البته آنان هم به علت معتاد بودن پدر به این روز افتادند.
درود بر بانوی فرهیخته
خوشا به حالت
کمتر شاهد نگاه غم انگیز پدران و مادرانی که
شرمنده خواسته های فرزندانشان هستند
ممنونم
عجیب قشنگ بود !
خوشحالم که باعث خوش امدت شد
دونقطه روبروی هم گرچه عشق مرگ ندارد وشاید مرگ هم رفتن بسوی عشق است........از مرگ دلم میگیرد ...........
شاید؟؟؟!!!
ولی هیچ کدام را گریزی و گزیری نیست
عشق و مرگ هر دو در راهند
اولی آمد و دیگری در راهست
سلام.
خسته نباشید.
اللهم عجل لولیک الفرج.
سلام برشما
ممنون
خوش آمدید
خیلی قشنگ بود!واسه کسی که عاشقه مرگ معنی نداره و واسه کسی که عشقو نمیشناسه یا ازش متنفره تنها یه راه می مونه:مرگ!
چاره ای نیست استارگرل عزیز
از هردو
چراکه هردو را سه حرف تشکیل میدهد
سلام بر کوروش گرامی
درسته در مدرسه مان کمتر شاهد فقر و گرسنگی فرزندان هستیم .ولی جنگ جیب و نان دلیل بر این نیست که پدر از تربیت جگرگوشه اش غافل شود همانقدر که به سختی در تلاش تهیه مایحتاج فرزند است تربیت عالی و دور از ناهنجاری و ناسازگاری و افسردگی کودکش نیز برایش اهمیت دارد. فکر کنم شما باید این تجربه را داشته باشید
کاملا درسته سیمین بانو
منهم با اینکه تابع این جنگ بودم
ولی تلاشم را کردم
کمی از خودم راضی ام
ممنون بزرگوار
سلام و خسته نباشید.
ممنون از شما.
بنده هم گل وجودتان را در گلدان خانه ی خویش کاشتم... امید است هر از مدتی خارهای اطرافش را مواظبت کنید... هر چند قابل تحمل نیستند...
ما رو هم دعا ...
اللهم عجل لولیک الفرج.
یا مهدی ادرکنی (عج).
در ضمن خوشحال میشم اگه کد لوگوی وب من رو در وب زیباتون قرارش بدین...
<a href="http://www.ghalamedaneshamooz.blogfa.com/" target="_blank" title="قلم دانش آموز"><img src="http://khamenei313.persiangig.com/logo/ghalamedaneshamooz.JPG" border="0"></a>
یا علی مدد.
گلی را که باغبانش به مهر بنگرد
خارش را زلطافت گل بیشتر میدانم
ممنون