سخن کوروش  نادرخانی

سخن کوروش نادرخانی

زمزمه های ادبی کوروش نادزخانی
سخن کوروش  نادرخانی

سخن کوروش نادرخانی

زمزمه های ادبی کوروش نادزخانی

حمام

q1jukv5c0t4ds2oztyyb.jpg

حتما تعجب می کنید

که چرا حمام؟

امروز اکثر سایت هاو وبلاگ ها از پائیز زیبا سخن می گویند و بارانش

که انصاف داشته باشیم همه درست است و گاه آنقدر زیبا و شاعرانه که آدمی از سِحِر قلمشان

مسحور می شود

ولی کسی از لذتی که حمام در این فصل به انسان دست می دهد سخن نمی گوید

چرایش را نمیدانم . شاید شرم

خسته از کار روزانه و سردی غروبی لذت بخش در بدنی که هنوز گرمای تابستان را بر خود دارد

قبل از پوشیدن لباس ِخانه

و رفتن در وانی پر ِ آب گرم و اگر وان نداشته باشی

نشستن زیر دوش حالت زانوی غم در بقل(ببخشید که در غیر شعر هم این غم رهایم نمی کند)

و دوشی که بی وقفه و آرام بر سرو شانه ات ببارد

چه کیفی داره

نظرات 15 + ارسال نظر
احمد یکشنبه 16 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 09:28 ب.ظ http://www.bazarche-irooni.blogsky.com

سلام
بلاگ خیلی خوبی داری من شما رو لینک کردم اگه خواستی منو با اسم هرچی تو بخوای لینک کن
بای

عکس های قشنگی داری عزیز
ممنون
انجام شد احمد جان

ندا یکشنبه 16 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 09:29 ب.ظ http://nedayeghalbeman.blogfa.com/

درود...
به چیز جالبی اشاره کردین.
دوش آب گرم تو این هوای سرد خیلی خوبه. به آدم آرامش میده. آدم سبک می شه و رها...
جالب بود.
شما خیلی نکته سنج و ظریف بین هستینا...

درود بر تو بانو ی شعرو ترانه
ممنون
اگرچه شعر را سرلوحه این وبلاک قرار داده بودم
ولی رسیدم به اینجا که شاید شعر صرف نتواند جوابگوی درونیاتم باشد
لذا از متن نیز کمک گرفتم و عکس نیز
شعر هم حس می خواهد باید انقدر منتظر باشی تا این ملگه برسرت پرواز کند
ممنون از محبتت عزیز

میلاد یکشنبه 16 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:07 ب.ظ http://chashmanekhamush.blogsky.com

به به
واقعا لذت دوشو احساس کردم کوروش جان.
اصلا بذار همین الان برم یه دوش بگیرم جیگرم جلا بیاد.

آقا ما هم با اجازه مطلبکی گذاشتیم در آن کلبه ی خاموشمان...

پیشاپیش عافیت باشه عزیز
چشممان به روشنی چشمت روشن

فتح باغ یکشنبه 16 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:14 ب.ظ http://fathebagh.blogsky.com

سلام
چه پست متفاوت و غیر منتظره ای !

ولی کاملا با شما موافقم!
مخصوصا اگر از بیرون به منرل آمده باشیم و از سرما یخ زده باشیم هیچ چیز مثل یک دوش آب گرم آرامش بخش نیست.
... و یک خواب عمیق پس از آن.

درود بر پرنیان عزیز
حس عجیبی بود تجربه ای که بارها تکرار میشذ ولی صحبتش هرگز
البته اگه بد حمام نباشه ادمی

آناهید دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 09:06 ق.ظ http://www.persianbastan.tk

خیلییییییی کیف کردم جالب بود

منم راستش رو بعد از اون کیف نوشتم
ممنون

[ بدون نام ] دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 05:00 ب.ظ

من همین حالا می رم یه دوش آب جوش می گیرم رفیق
اگه سوختم مسئولیتش پای تو..

فقط امیدوارم اگه نسوختی ناشناس نمونی

توحید سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:49 ق.ظ

درود !!!

استاد واقعا که چه کیفی داره ...

تا این یارانه ها رو به هدف نزدن دوش هامون رو بگیریم ...

اره توحید جان
هنوز گوش شیطون کر قبض اب شامل این طرح نشده
باید دوشها رو گرفت

[ بدون نام ] سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:37 ق.ظ

من نسوختم
اگه می سوختم که جواب با حالتو نمی خوندم هااا؟
ناشـــــــــ ناس !! چه واژه قریبی

خوب شد گفتی قریب
و نگفتی غریب
میدانم که خودی هستی و قریب
ولی باز هم نا شناس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

کنگان طنز سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 09:05 ق.ظ http://kangantanz.blogfa.com

سلام .ما هنوز با تابستان وگرمایش حال می کنیم .گاهی هم برای خلاصی از شر گرماخود را به دریا می اندازیم

میدانم عزیز جنوبی ام
و این هم از لذت خاص ما شمالی هاست
که لذت شنای خلیج همیشه فارس نخواهد داشت

[ بدون نام ] سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 03:59 ب.ظ

آره قریبم
گفتی شمالی هستی؟!!
دوس دارم ببینمت شمالی؟

اگر قریب باشی که بی خرج است
آدرس مرحمت بفرمائید با سر زشوق اشتیاق
به دیدار راغبم
البته ننجونم گفته با ناشناس تو خیابون قرار نذار
و دیدنم اگه بخوای یک وب کم و.. مشکل را حل می کند

صابر سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 04:40 ب.ظ http://ps-neghab.blogsky.com/

اخ که نگو کوروش جان....
اما حیف که حمام این آپارتمان ها آنقدر کوچک است که وان جا نمی گیرد

آپارتمان نگو صابر جان
بفرما قفس
حاضرم در خانه های گلی زندگی کنم ولی انجا نه
در ضمن عزیز این حال فقط در شمال و شاید بخشهائی از مناطقی مثل کردستان دست میدهد

[ بدون نام ] سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 06:00 ب.ظ

من هنوز منتظر پاسختم رفیق شمالی

تو هنوز تو حمامی ؟ ناشناس

فرخ چهارشنبه 19 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:31 ق.ظ http://chakhan.blogsky.com

هوس حموم عمومی کردم .. با یه دلاک کارکشته و زبل!!

آخ گفتی فرخ جان
حرف دلم رو زدی

[ بدون نام ] چهارشنبه 19 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 06:22 ب.ظ

ببین رفیق اومدی نسازی ها..
حالا ما فقیر بی چاره ها پول نداریم وب کم بخریم یهنی نباید چشممون به جمال رفقا وا بشه؟!!
این که خیلی بده
حالا ما نام نداریم نشون نداریم یهنی نمی سه قریب باشیم؟
عجب دنیایی؟!!
گفتما خدا جون من نمی رم نامرد به زور هلم داد تو دنیای شما!!

حالا هم نه مامان شما اجازه می ده این قریبه رو ببینی منم که مثه اون عسکی که گذاشتی یه شیپیشم ته جیبم ندارم باهاش camera بگیرم واسه دیدنت.....
باشه داداش من می میرم تو بیدار باش کوروش جان

ما دربست در خدمت دوستانیم
چه دلیلی بهتر از اینکه عشق دیدار یاران ما را به ناکجا آباد می کشاند
اگر چه ناشناس ولی
دلمان را نشانه گرفته ای
من و خواب سالهاست قهریم
ممنون مهرتم

ثریا(قشنگ ترین دقایق در کنار هم...) یکشنبه 23 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:55 ق.ظ http://soraya90.blogsky.com

سلام بر کوروش بزرگ شرمندم که دیر اومدم من باید اولی باشم گویا این تنبلی نذاشت


درخشان ترین تاجی که مردم بر سر می نهند در آتش کوره ها ساخته شده است . چارلی چاپلین
موفق باشی مثل همیشه عاااااااااااااااااااااااااالی بود کوروش جان

ممنونم ثریای عزیز
این از لطف بسیار تست
سپاس فراوان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد