امروز خبر تاسف بار خاکسپاری دوستی که مخاطب این شعر است را شنیدم .
تاسف باراست کسی که فارغ التحصیل برجشته ی دانشگاه ادبیات اصفهان .وشاگرد خاص دکتر آجودانی ودر سال اول استخدام دبیر برگزیده ی سال و شاعری توانا که اورا خاقانی زمان می نامیدم است .افسوس که نتوانست پرواز را تجربه کند
باز کن پنجره را
که دلم زین قفس تنگ گرفت.
بوی گنداب و نم پای خزان
ریشۀ ستر درخت ِ
.................کج ِ این بنگ گرفت.
باز کن پنجره را
و ببند ان در وامانده ِ دروغین
که از آن رحم و رفاقت ،شده در
و در آمد به تظاهر همه لبخند از آن
........................."نه که لبخند"
که زهرخند بُوِ َد ، روی دگر.
من چنین در
............. و چنین دخمه
...................که نامیش : سرای
دیده ام بیش ، همه غرقۀ فقر
خانه ای با موکت ِ کهنه ونیمش همه لخت
................که بود آئیینه ، از رنج ثمر
صاحبش قاب کند خنده که:
..............................................."خوش آی ز در "
زان همه فقر
نه رنجیدم و نه،
خاک تکاندم
................"زقبای ِ تن ِ خویش "
.............چون کنی رفتن ِ آهنگ
...................از آن خانه که پای
کز محبت نرود هیچ به پیش
.............................آه
افسوس، و صد افسوس
که این خانه همه رنگ و فریب
همه یارن ِ درون خانه
به من ، هم به تو ، باشند غریب
:( به خود آی و در این پنجره را
_زود گشا
نم پائیز و زمستان
به صفای ِ تو اگر ماند
-از ین خانه بران.
وطراوت بده این باغ درون
..........." مرده ی خویش "
.................به صلای دگری
بر لب ِ پنجره
...........لختی بنشین
و همان مرده درخت ِ نارون
که دمی چند چنان لخت نمود
.................ببین!
که بهار ِ دگری را به تماشا بنشست.
..........وخود آراست
.........به یک رنگ ِ دگر
وشد آن اصل که بود
وچنین زاد و ولد
........به طبیعت
همه از قصد بدان
رویش و خاستن ِ ،این گل و برگ
.........همه را درس بدان .
باز کن پنجره را
باز کن پنجره را
کوروش جان! هم به شما و هم به خانواده و دوستان آن عزیز تسلیت میگم.
آرزو میکنم پروازش به سرای باقی، بهشت برین و بزم مولایمان علی باشد که فردا عید امامت ایشان است.
خدایش بیامرزاد. روحش شاد.
ممنونم ارمان عزیز
شاد و سلامت و کامیاب باشی
قرار بود آخر هفته را در سرزمین مادری بگذرانیم اما افسوس که در دقایق آخر...
آخ که این قرارها چقدر انتظار نشسته های ناکام را
تلخ می آید
امیدوارم یعقوبان چشم به راهان را به عطر حضور بینا کنی
ممنون که می ائی قـــــــــــــــــــــــــــــــــــــریبه
سلام خوبی با یه سوال اپم سر بزن
درود بر تو اهورای عزیز
حتما خومت میرسم
khoobe....apam
ممونم نگین جان
سلام مرا درغم از دست دادن دوست عزیزتان شریک بدانید
ممنونم سید عزیز
عیدت مبارک بزرگوار
هیچ به جز دوست در طریقت من نیست
گرچه غمش تیشه ها به ریشه ی جان زد...
امیدوارم منو تو این غم شریک بدونید
ممنونم بانوی شرقی عزیز
در عوض خوشحالم از اینهمه دوستان پر مهر
شاد باشی و سلامت
سلام من بار اول بودکه به وب پراحساستون اومدم
و چه روز بدی تسلیت صمیمانه مرا پذیزا باشید
منهم شرمنده ام که هوای اینجا رو که همیشه دلگیر بود دلگیر تر کردم
بخصوص تو عزیز که اولین بار است چشم رنجه کردی
ممنون از حضور صمیمیت
تسلیت می گم. روحش شاد.
درود بر تو که روحی بخشنده و پر مهر داری
کوروش عزیز از حزن این شعر بگویم یا از غم از دست دادن آن گرامی!!
از هیچ یک نتوانم گفت...
وخامت احساس آنقدر زباد بود که به جز با خود شعر نمی توان آن را معنی کرد و غم فقدان آن استاد گرامی که افتخار آشنایی اش را نداشتم ( رنجی که بر دل شما وارد شود، گویی بر تن و روح ما وارد شده باشد) در سینه می ماند و دل است که می فهمد آن پرواز ملکوتی را و جای خالی که برای ما باقی ماند...
از تاخیرم معذرت خواهی می کنم.
غم آخرتون باشد.
البته خوشا به حال آن مرحوم که از غمخانه ی رنجکده گریخت و به وادی راستی شتافت.
خدایش بیامرزد.
صلوات
میلاد جان همیشه از مهرت سرشار از شادی شده ام.
تو همیشه در کنارم و در یادمی
سپاسگذار اینهمه محبتت
کوروش عزیز ... تسلیت منو ببپذیر .
مرگ زیباترین پروازاست ... غم مدار
فرخ عزیز سپاسگذارم
اری تنها اشتیاق مانده بر دل پنده پرواز است
ممنون
مردگان این سال
عاشق ترین زندگان بوده اند
...
سلام کوروش عزیز
تسلیت مرا بپذیرد ... پرواز رهائیست از تمام زنجیرهای اسارت زمینی. برای رهائی از این زنجیر اسارت گاهی لحظه شماری می کنم ....
روحشان شاد و جایشان همیشه سبز.
پرنیان عزیز
آنچه را ما می پسندیم . ناپسند است
وآنچه ناپسند است بر سر آمده و نباید به جوانان تسری یابد
جوان باید شاد و شاداب باشد
روح بلندت عزیز دراوج شادی و شادکامی باد
سلام بر استاد خوبی کوروش جان خیلی زیبا بود من اپم
درود بر تو نازنینم
ثریای عزیز همیشه ازدقایقی بودن در خانه پر مهرت خوشحال شده ام
و بهره برده ام
ممنونم مهربان