سخن کوروش  نادرخانی

سخن کوروش نادرخانی

زمزمه های ادبی کوروش نادزخانی
سخن کوروش  نادرخانی

سخن کوروش نادرخانی

زمزمه های ادبی کوروش نادزخانی

غروب

3gclfdnudzqniz3iaey0.jpg

{ غروب}

 

درختی پیر
شکسته ، خشک ،تنها ،گم
نشسته در سکوتِ وهمناکِ دشت
نگاهش دور.



فسرده در غروبِ نور

به مثل ِمرده ای دلگیر میگوید:
آه
و غیر از آن نسیم ِتک سوار ِدشت
(باد)
آه سردش را
کسی نشنید.


و هنگامیکه بر میگشت

غم آور مرغکی
برشاخسار ِخشک
غروبی داشت او
دلگیر و خسته
فروغ ِواپسین ِخندهء خورشید


پاییز63

 

نظرات 15 + ارسال نظر
زادمهرمهرآفرین پارسی(حسن توکلی رود پنج‌شنبه 4 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 09:22 ب.ظ http://www.mehrafrin.blogfa.com

بانام خداوند مهرآفرین...که هستی،زادمهر ارزشمند اوست.

برفردوسی بزرگ،پدرآسمانی و ارزشمند اندیشه و زبان و فرهنگ همیشه آسمانی و ارزشمند ایران بزرگ پارسی،همیشه بی کران درود...

بابزرگداشت فرهنگ والای بی همتای ایران بزرگ پارسی،درود برشما.

...ما فرزندان ایران و سربازان اندیشه و زبان وفرهنگ والای بی همتای ارزشمند ایران بزرگ پارسی،دست دردست هم و یکپارچه از بی کرانهای ورجاوند(جاویدان)فراورده های ارزشمند ایرانی، تازنده ایم پشتیبانی می کینم.

...با جستاری نو به روزم:
ایرانیان بزرگ پارسی کاردان،کارگزاران شایسته دربارهای بیگانه گان(3)

ندا پنج‌شنبه 4 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:16 ب.ظ

زیبا

لطف داری عزیز
ممنون محبتت . چشم رنجه شدی

رها جمعه 5 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 09:22 ق.ظ http://www.ramsina22.blogfa.com

زیببببببببببببببببا بود
مثل تمام نوشته هاتون
موفق باشید

ممنونم رها جان
من هم همیشه بدکار نگاه زیبای تو ام

[ بدون نام ] جمعه 5 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:36 ب.ظ

این شعرتان مرا یاد کسی انداخت ... و احساسی آمد و بغضی و دلتنگی.
کسی که هر بار از او می پرسیدم چه خبر از زندگی؟ با تمام دلخستگی هایش لبخندی می زد و می گفت زندگی زیباست ....
ممنون خیلی زیبا بود.

چه پاسخ زیبائی
بقول جوونا کارش درست بوده
ممنونم ناشناس
اگرچه دوست دارم مهمانی که چشم رنجه می کنند و محبت
در این خانه مرا برای صدا زدن بنام قشنگشون به سختی نیاندازند
سپاسی از سر مهر
اشنای فردا

حسین موسوی جمعه 5 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:56 ب.ظ http://www.princeofhakhamaneshi.mihanblog.com

سلام کوروش جان ببخشید دیر به شما سر زدم شعر زیبا و قشنگی نوشتی ادم رو یاد غروب غم انگیز روز ادینه میندازه دوست خوبم با مطلبی تازه به روز هستم به من سر بزن منتظرتم.

من هرگاه یارانم را ببینم چشمانم برقی از شادی می زند
سپاسگذار مهرت عزیز

بانوی شرق جمعه 5 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:06 ب.ظ http://www.royavash.blogsky.com

همیشه وقت غروب دلگیرم...
اما این غروب٬
فوق العاده بود

هیچگاه ات را دلگیر و فسرده نبینم بانوی شرقی عزیز

آناهید جمعه 5 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:29 ب.ظ http://www.persianbastan.blogfa.com

درود بر تو دوست مهربان...

یک دنیا سپاس از احوال پرسی و عیادتون در نبودنم...یزدان نگهدارت

بازگشتت را خوش امد و گلباران اناهید عزیز
خوشحالم که به سلامت بازگشتی

آناهید جمعه 5 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:42 ب.ظ http://www.persianbastan.blogfa.com

دوباره درود
زیبا مینویسی استاد سخن...دلتنگی خیلی زیبا بود...اینجا گلی ندیدم براتون به یادگار بگذارم...پس همین لبخند پیشکش شما

درود بر اناهید عزیزم
حضور دوستانم همیشه دری ازگلستانی را برویم گشوده
ممنونم مهربان

رها جمعه 5 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 03:55 ب.ظ http://www.ramsina22.blogfa.com

سلام با کتیبه ی اریارمن به روزم

درود بر رهای عزیز
چشم همیشه از کارهایت لذت و بهره برده ام

ثریا (قشنگ ترین دقایق در کنار هم..) جمعه 5 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 04:03 ب.ظ http://soraya90.blogsky.com

آزادی این نیست که هرکس هرچه دلش خواست بکند ، بلکه آزادی حقیقی قدرتی است که شخص را مجبور به انجام وظایف خود می کند .ماکدونال


آزادی حقیقی آن نیست که هرچه میل داریم انجام بدهیم ، بلکه آن است که آنچه را که حق داریم بکنیم . ویکتور کوزن


حاشا که آواز آزادی از پس میله و زنجیر به گوش تواند رسید و از گلوگاه مرغان اسیر . جبران خلیل جبران

درود بر استاد کوروش

درود بر تو ثریای عزیز
ممنون از این جملات زیبا ممنون

فتح باغ جمعه 5 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 05:00 ب.ظ http://fathebagh.blogsky.com

بی نام و نشان منم ... باز!‌

نمی دانم چرا در وبلاگ شما گاها فراموش می کنم نامم را بنویسم ...
عذر می خوام.

ادمی در خانه خودش که نباید با نام و نشان وارد شود
نیازی به نام نشان برای انان که مهرشان ماندگار شده از سر بازشناسی یاران است
ممنونم پرنیان عزیز

ثریا (قشنگ ترین دقایق در کنار هم..) شنبه 6 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:21 ق.ظ http://soraya90.blogsky.com

_________▓▒▒▓
______▓▒▓_▓▒▒▓_▓▒▓
_____▓▒░▒▓__▓__▓░▒▓
_____▓▒▒▓_▓▓_▓▓_▓▒░▓
___▓▒░▒▓_▓░▒▓_▓▓_▓▒▓
___▓▓___▓▒░▒▓_▓▓_▓▒▒▓
___▓_▓_▓▒▒▓_▓▒▒▓_▓▒▓
__▓__▓▒▓_▓▓__▓▒▒▓_▓▒▓
_▓▒▓_▓░▒▓__▒▓_▓▒▓_▓▓
▓▒▒▓_▓▒░░░░▒▓_▓▓_▓▒░▒▓
▓▒░▒▓_▓▒░░░▒▓_▓_▓▒░░▒▓
▓▒░▒▓_▓▒░░░░▒▓_▓▒░░▒▓
_▓▒▒▓___▓▒░▒▓_▓▒░░░░▒▓
__▓▓_▓▒▓______▓▒░░░▒▓
_____▓▒░░░░▒▓_▒▓░░▒▓
____▓▒░░░░░░▒▓█▓▒░▒▓
____▓▒░░░░░░▒▓█_▓▒▓
_____▓▒▓_▓▒░▒▓█
_________▓▒▒▓_█
__________▓▒▓_█
_______________█
_████_________█
__█████_______█
___████________█
____█████______█
_________█______█
_____███_█_█__█
____█████__█_█
___██████___█_
____████____█__

تقدیم به کوروش خوبم

ثریا ی عزیز عطز حضور مهربانانه ی تو تمام این فضای کلبه ی بی رونقم
را پر کرده است و نیاز به این زحمت نبود
ممنون از محبتت که توشه راه است

سحر شنبه 6 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:27 ق.ظ http://saharstar1.blogfa.com

سلام .خوبی ؟آپم و منتظر نظر قشنگت[گل]

سلام سحر عزیز
ممنون از لطفت. چشم حتما به خانه که نه به گلستانت خواهم امد

میلاد شنبه 6 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:32 ق.ظ http://chashmanekhamush.blogsky.com

اول که معذزت از حضور دیر هنگامم.
و بعد...

دلم گرفت
از این حزن غمناک
از این غروب ماتم بار
شعله ای نارنجی خورشید دلم را آتش زد.
صدای وهم انگیز باد در گوشم لغزید و زبانه ی آتش قلبم فوران کرد.
عجب تنهایی {غریبی}.
البته بهتر است بگوییم عجب تنهایی {قریبیست} ما را.
در هر زمان و هر مکان ، در نهایت شلوغی هاتها...
با هم دل شادیها غمگین...
با نفس هایی همراهه نزدیک، غریب.

میلاد جان
تو جائی نرفتی که غایب باشی
عزیز تودر دل ما خانه ای کرده ای
سپاسگذار مهرت که اینچنین با من و دلگوی هایم همراهی می کنی

حسین موسوی شنبه 6 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:04 ب.ظ http://www.princeofhakhamaneshi.mihanblog.com

سلام دوست خوبم با مطلب تازه ای به روز هستم بهم سر بزن

ممنونم عزیز
حتما مگه میشه لذت نظرات زیبایت را ازدست بدهم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد