سخن کوروش  نادرخانی

سخن کوروش نادرخانی

زمزمه های ادبی کوروش نادزخانی
سخن کوروش  نادرخانی

سخن کوروش نادرخانی

زمزمه های ادبی کوروش نادزخانی

موج

mb4k1vd1qkvkqsw8vy1.jpg

چو موجی رو به ساحل می گریزم

زدست ِ صاحب ِ دل می گریزم

گریزم من ز خود ، اما چه حاصل
که بیخود گشته ، غافل می گریزم
 79

نظرات 11 + ارسال نظر
فریناز چهارشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:01 ب.ظ

مثل همیشه زیبا بود استاد....
شبتون خوش

سلام فریناز عزیز
ممنون
شبهایت طلائی و رویائی

حسین.ر پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 04:03 ق.ظ http://entegham.persianblog.ir

دو بیتی زیباییست/ ممنون /سرزدی / حرف تازه حکایتی از صادق هدایت وموسیقی

ممنونم حسین جان
حتما از آنچه را که راجعه صداق هدایت باشد رو لذت خواهم برد

آرمان پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:08 ق.ظ http://abdozdak.blogsky.com/

کوروش خان! از این فرار ها چه سودی اندوختیم؟!
به نظرم رسید اسارت عجب حکایت تلخ و شیرینی دارد
از دل می گریزیم اما باز هم اسیر دلیم
چه بازی زیبایی

ارمان عزیز
سلام
از تو تقع غرق شدن دارم نه فرار
گریز از آن دلمردگانی است که ساحل را وارونه دیده اند

ممنونم مهربان کدبان

مهسا پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:25 ق.ظ http://www.medade-meshki.blogfa.com

سلام کوروش جون خوبی ؟
واقعا از نصبحتایی که کردی یه دنیا ممنونتم ...
از اونجایی که داستانمو خوندی میدونی که من و رهام بیرون نمیرفتیم ... چون اصلا من از بیرون رفتن با پسر نامحرم خوشم نمیاد و نفرت دارم ...
خب عزیز واقعا من به این حرفت ایمان دارم که پسری دوست دخترشو هیچوقت واسه زندگیش انتخاب نمیکنه. و اینو میدونم .
اما من و رهام دوست نبودیم.. یه عشق بچه گونه ی پاک بود که حالا به جز خاطرات چیزی ازش نمونده ...
ممنون که اومدی بازم بیا پیشم

سلام مهسا جان
نیاز به توضیح نداشت عزیز
حودت هم گفته بودی و عملا هم اثبات کرده بودی که نشان از درک بالایت داشته و دارد
خوشحالم که آگاهانه در او مرد زندگیت را ندیدی
پیروز باشی و شاد

کنگان طنز پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:12 ق.ظ http://kangantanz.blogfa.com

سلام .راهی بجز گریز نمانده

سلام سالار طناز
خوش امدی

فریناز پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:09 ب.ظ

سلام استاد مهربون
بباین رگبارامو اضافه کردم بهش....
داشت واسه دوستان سوءتفاهم پیش میومد....
شاد باشین همیشه

سلام عزیز مهربان
درسته نیاز به کمی توضیح داشت
چرا که نا خواسته نظرات جلب توجه کرد
و شبهه انگیز شده بود

بانوی شرق پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 02:46 ب.ظ http://www.royavash.blogsky.com

سلام استاد...
خیلی زیبا بود
همچون گذشته...

درود ی از سر مهر
ممنونم مهربان

ویس پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:17 ب.ظ http://lahzehayenab.blogsky.com

هیچ می دانی چرا چون موج ،در گریز از خویشتن پیوسته می کاهم/زانکه بر این پرده تاریک،این خاموشی نزدیک،انچه می خواهم،نمی بینم ،وآنچه می بینم،نمی خواهم//شعر قشنگی بود که گذاشتید.مرا به شوق آورد که شعری از کد کنی بنویسم.

ویس عزیز از نادر همراهانی هستی که تو نیز موجب تشویق و دلگرمی ادمی می شوی
واین امادگی همراهیت ستودنی است

توحید پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:51 ب.ظ

درود دوباره بر استاد بزرگ ...

چند روزی سیستم دچار مشکل بود و ما دلتنگ شده بودیم ...

بسیار زیبا ... هر چی میگذره بیشتر میتونم با مطالب ارتباط برقرار کنم ...

درودی هزار باره
می بینم که کم پیدا شده ای نازنین؟
بلا به دور

خوشحالم که ارتباطات ایجاد شده را
شاد باشی و سلامت

قندیل جمعه 8 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:46 ق.ظ http://ghandil.blogsky.com

واقعا زیبا بود!
الحق که لقب استاد شایستتونه!

نسرین عزیز
لطف داری مهربان
ممنونم و سپاسگذار

ندا (حرف دل) شنبه 9 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:13 ق.ظ http://nedayeghalbeman.blogfa.com

دروود بر استاد عزیزم
استاد شرمنده من این روزا گرفتاری هام زیاد شده. البته می دونم که شما اطلاع دارید و درک می کنین. اونقدر مهربونید که همیشه تاخیرها و اشتباهات کوچک و بزرگ من رو می بخشید.
در جواب، کوتاه بسنده می کنم:
از صاحب دل گریزی نیست اگر باشد...

هزاران درود بر ندای دل مهربان
امید که هیچ گره ای بر روزگارت نیفتد
دریای دل دریائی ات به آرامشی سحرگاهی باشد

ممنونم که امدی
چشمم روشن به جمال پر مهرت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد