جهان
ایستگاه متروکی است
و
من
سوزن بان پیری که
منتظر ِ
بازگشت قطارم.
دیر نکرده است؟
********
گلستان ،ناله ها ی زار داره
شکوفه همره صد خار داره
چو پرسیدم دلیل خار گفتند:
که خوبی دشمن بسیار داره
ادامه...
سلام پرنیان عزیز اینجا جنگل کبودوال در استان گلستان است بله به اعتراف همه ی عزیزانی که دیده اند زیباست و ابشاری دارد که تنها ابشار غزه ای ایران است البته این در ابتدای ورودی است لطفت مستدام
میترا
پنجشنبه 14 بهمنماه سال 1389 ساعت 03:23 ب.ظ
عجب جای با صفاییه. من میخوام. اینجا جز هوای گرم و خاک هیچی نداره. یه کارون داره که فاضلاب میریزه توش نمیشه از 100 متریش رد شد
سلام میترا جان خوش امدی عزیز اونجا هم به داشتن خوبانی چون تو و اونهائی که هردومون میشناسیم زیباست
راستی اینجا ملک خصوصی نیست استفاده برای عموم آزاداست
سلام همیشه خوشحال می شم از پیام هایی که میذارین بعد از خوندن این تیتر این شعر یادم افتاد : زندگی چشمه آبیست و ما رهگذریم/ بنشین بر لب آب عطش تشنگیت را بنشان و صفایی بده سیمایت را /و اگر فرصت بود کفشها را بکن و آب بزن پایت را /بجز این چیزی نیست زندگی آیینه ای شفاف است شرمنده که طولانی بود . بدرود
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
چه باصفاست
جات خالی ندا جان


با نم نم باران صفائی داشت امروز
این عکس امروز غروب گرفته شد
استاد شما هی عکسای خشگل بذارید دل ما رو بسوزونید
سلام بانو ترانه






ارزوی غریبی نیست
فاصله اش نیت ایت
بقولی
بسم الله
کورش خان خیلی خوشبختینا....

ما که از این جوی ها نداریم اطرافمون...اینجا بارونم نمیاد تازه.....
خوش به حالتون امیدوارم رود زندگیتون همیشه جاری و با صلابت باشه استاد مهربون
سلام فریناز عزیز


ممنون مهربان من هم امید دارم که تو نیز زندگیت چون برف سپید و قرین شادی باشه نازنین
سلام کوروش عزیز
چه منظره ی زیبائیست اینجا.
سلام پرنیان عزیز



اینجا جنگل کبودوال در استان گلستان است
بله به اعتراف همه ی عزیزانی که دیده اند زیباست
و ابشاری دارد که تنها ابشار غزه ای ایران است
البته این در ابتدای ورودی است
لطفت مستدام
عجب جای با صفاییه. من میخوام. اینجا جز هوای گرم و خاک هیچی نداره. یه کارون داره که فاضلاب میریزه توش نمیشه از 100 متریش رد شد
سلام میترا جان






خوش امدی
عزیز اونجا هم به داشتن خوبانی چون تو و اونهائی که هردومون میشناسیم
زیباست
راستی اینجا ملک خصوصی نیست
استفاده برای عموم آزاداست
ممنون که اینجا رو از خودت میدانی عزیز
سلام همیشه خوشحال می شم از پیام هایی که میذارین بعد از خوندن این تیتر این شعر یادم افتاد : زندگی چشمه آبیست و ما رهگذریم/ بنشین بر لب آب عطش تشنگیت را بنشان و صفایی بده سیمایت را /و اگر فرصت بود کفشها را بکن و آب بزن پایت را /بجز این چیزی نیست زندگی آیینه ای شفاف است
شرمنده که طولانی بود . بدرود