جهان
ایستگاه متروکی است
و
من
سوزن بان پیری که
منتظر ِ
بازگشت قطارم.
دیر نکرده است؟
********
گلستان ،ناله ها ی زار داره
شکوفه همره صد خار داره
چو پرسیدم دلیل خار گفتند:
که خوبی دشمن بسیار داره
ادامه...
راحله
پنجشنبه 21 بهمنماه سال 1389 ساعت 12:25 ب.ظ
سلام به بابا کوروش مهربونم. سفر بی خطر باشه انشاله بهتون خوش بگذره. منم نمیدونم باید به حسم چه جوابی بدم ولی خب فاصله ی من با اون زیاده .....مهمتر از همه اون تهرانیه و من شهرستانی!!!!!!!! نمیدونم باید چی بهش بگم ؟ من واقعا دوسش دارم ولی میترسم اون باید خودش متوجه ی حس من باشه و از من فاصله نگیره!!!! منظورم از رامین همون رامیان بود دیگهههه اشتباه نوشتاری بوددددددد همیشه منتظرتون هستم. موفق و شاد و پیروز باشید.
سلام راحله جان دختر ارتباط دلها را نمیتوان به هیچ ابزاری مانع شد دلها به انسان دروغ نمی گویند به دل به عنوان یک بال پرواز نگاه کن و بال دیگرش را عقل بدان که کامیابی در این است
شاد باشی و سلامت
آرمان
پنجشنبه 21 بهمنماه سال 1389 ساعت 02:11 ب.ظ
امان از دست این دل امان الامان استاد! به نظرت بیدلی بهتر نیست؟
ما که دل در گرو یار داده ایم و دل را سراچه مهرش دیگر چون اب سرگذشته مانیم در این دریای طوفانی
دوست فقط اون کسی نیست که توبهش سلام می کنی دوست دستی است که توراازتاریکی وناامیدی بیرون می کشد درست هنگامی دیگرانی که توآنهارادوست می نامی سعی دارند تورابه درون آن بکشند
دوست حقیقی کسی است که نمی تونه تورارها کنه صدائیه که نام تورازنده نگه می داره حتی زمانی که دیگران تورابه فراموشی سپرده اند
امابیشترازهمه دوست یک قلب است یک دیوارمحکم وقوی درژرفای قلب انسان ها جایی که عمیق ترین عشق هاازآنجامی آید! منتظرتونم
ممنونم عزیز از چشم رنجه ات واز اینهمه یادآوری های زیبا درست است دوست حقیقی خواهی بود باز هم به من سر بزن ممنونم نازنین
جز دل من کز ازل تا به ابد عاشق رفت جاودان کس نشنیدیم که در کار بماند گشت بیمار که چون چشم تو گردد نرگس شیوه تو نشدش حاصل و بیمار بماند از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر یادگاری که در این گنبد دوار بماند
سلام
درود و هزاران درود بر بانوی احساس پرنیان عزیز ممنون که مهربانانه به غزلی ماندگار دعوتم کردی هماهنگ با فضای حاکم
گاهی به تکه های سفالین گذشته ام فکر میکنم که در دل تاریخ زندگی ام مدفون شده اند ، فکر میکنم هر از چند گاهی باید همچون باستان شناسان، کاووشی کنم ، کند و کاوی ،موزهء خاطراتم سخت به آن تکه سفال ها نیازمند است تا بخشی از تکه های کوزهء هویتم را از دل خاک های ثانیه هایی که بر آن تلنبار شده و به شکل تاریخ در آمده ، بیرون بکشم، تا یادم آید که چه بودم و که بودم ، و برای روزی که دیگر نخواهم بود بر سنگ قبر تاریخم بنویسم:
ای آنکس که فکر میکنی از تاریخت میتوانی بگریزی ، پایان این گریختن، از آغازش عقیم است... بیهوده نگریز که انسان هر کجا باشد و هر شکل که باشد سایه اش هم با اوست شکل خود او.... شاید بتوانی خویشتنت را مسخ کنی ، اما تاریخت را نه... هرگز ( حرف های تنهایی...سایه روشن)
سلام دوست عزیز و بزرگوارم...... حیاتم را تو مشکل کرده ای دل...... خیلی زیبا بود.... با افتخار در دوستان مذابها لینکتان کردم کوروش جان.
درود بر تو نازنین همراه
چه حسن تصادفی الان در وب زیبایت بودم و کامنتی گذاشتم حرف های تنهائیت زیباست اگرچه در راه تنها نیستیم من نیز چنین کردم
سلام ودرود بی پایان بر کوروش عزیز. یحتمل کردی ای دل صحیح تر باشد.چون مصراع آخر گفته حیاتم را تو مشکل کردی ای دل لذا با کرده ای دل جور در نمی آید. شرمنده. قالب جدید مبارک
درود بیکران بر تو ای صاحب دل به دیده منت می پذیرم و بررسی می کنم
سلام به بابا کوروش مهربونم.

سفر بی خطر باشه انشاله بهتون خوش بگذره.
منم نمیدونم باید به حسم چه جوابی بدم ولی خب فاصله ی من با اون زیاده .....مهمتر از همه اون تهرانیه و من شهرستانی!!!!!!!!
نمیدونم باید چی بهش بگم ؟
من واقعا دوسش دارم ولی میترسم اون باید خودش متوجه ی حس من باشه و از من فاصله نگیره!!!!
منظورم از رامین همون رامیان بود دیگهههه
اشتباه نوشتاری بوددددددد
همیشه منتظرتون هستم.
موفق و شاد و پیروز باشید.
سلام راحله جان



دختر ارتباط دلها را نمیتوان به هیچ ابزاری مانع شد
دلها به انسان دروغ نمی گویند
به دل به عنوان یک بال پرواز نگاه کن و بال دیگرش را عقل بدان
که کامیابی در این است
شاد باشی و سلامت
امان از دست این دل
امان الامان
استاد! به نظرت بیدلی بهتر نیست؟
ما که دل در گرو یار داده ایم و دل را سراچه مهرش


دیگر چون اب سرگذشته مانیم در این دریای طوفانی
من خدا و شیطان را اشتی دادم بیا ببین [نیشخند]
سلام . . . می بینی دل چه کارهایی دست آدم میدهد؟؟
خواب و خوراک و قرار از ما می رباید و گاه شهره خاص و عام میشویم امان از دل.. .
درود برتو عزیز


دلست و لایعقل و از هر اندیشه فارغ
اری امان از دل
همیشه وبم رو به دیدگانتون روشن کردین. اینبار. خودم اومدم و صمیمانه دعوت میکنم که باز قدم رنجه کنین لطفا.
ممنون.
سلام نسیم عزیز باعث افتخار و فراگیری رو در ژی داشته و خواهد داشت


ممنون که خبر م میکنی
آخه این دلای چهل تیکه شده هم دل میشه واسه آدم؟
خدا نکنه میترا جان



دل تو دریاییه
شاید پر موج باشه ولی زیبایی های اون را دست کم نگیر
اصلا ادما واسه چی دل دارن؟
واسه اینکه برای کسانی تنگ شه


بسوزه
و........
بسوزه و جزغاله بشه؟
یا جای میخ روش بمونه؟
مهم نیست که چه می شود


مهم اینه که حاصلش هرچه است خاطره است و خاطره
و باز عشق
این آرمان طلایی دل
که می نگارد دل را
و نقش می زند
آسمانی آبی
و بیدی مجنون....
زیبا بود
درود بر بانوی شرقی مهربان


ممنون که همیشه مهربانانه به شعری زیبا دعوتمان می کنی
دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد؟/چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد؟
اشک من رنگ شفق یافت ز بیمهری یار


طالع بیشفقت بین که در این کار چه کرد
برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر
وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد
من خدا را با شیطان اشتی دادم باور نمیکنی مدارکش موجوده[نیشخند]بیا به روزم
خدا و شیطان در خود در ذات ادمی است


در بیرونش چه می جوئی؟
دوست فقط اون کسی نیست که
توبهش سلام می کنی
دوست دستی است که توراازتاریکی
وناامیدی بیرون می کشد
درست هنگامی دیگرانی که توآنهارادوست
می نامی سعی دارند تورابه درون آن بکشند
دوست حقیقی کسی است
که نمی تونه تورارها کنه
صدائیه که نام تورازنده نگه می داره
حتی زمانی که دیگران تورابه فراموشی سپرده اند
امابیشترازهمه دوست یک قلب است
یک دیوارمحکم وقوی
درژرفای قلب انسان ها
جایی که عمیق ترین عشق هاازآنجامی آید!
منتظرتونم
ممنونم عزیز از چشم رنجه ات


واز اینهمه یادآوری های زیبا
درست است
دوست حقیقی خواهی بود
باز هم به من سر بزن
ممنونم نازنین
امان از این دل!
و وای به روزی که دل دستخوش زیاده خواهی شود

سلام .هر چه می کشیم از دست این دل است
درود بر تو


تو هم از دل دل پر داری؟؟؟؟؟؟؟
جز دل من کز ازل تا به ابد عاشق رفت

جاودان کس نشنیدیم که در کار بماند
گشت بیمار که چون چشم تو گردد نرگس
شیوه تو نشدش حاصل و بیمار بماند
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند
سلام
درود و هزاران درود بر بانوی احساس


پرنیان عزیز
ممنون که مهربانانه به غزلی ماندگار دعوتم کردی
هماهنگ با فضای حاکم
نشد یک لحظه از یادت جدا دل
زهی دل آفرین دل مرحبا دل
ز دستش یک دم آسایش ندارم
نمی دانم چه باید کرد با دل
سفر بی خطر. شاد باشید
نازنین حتم دیر آشنا


درود و سپاس
نامی زخود به یادگار نگذاشتی
ولی عطر مرکب قلمت به مشام آشناست
و سپاس گذار دعای خیرت که از دل بر آمده بود
سفر کوتاه ام را به پایان و خوش انجاماند
ممنون مهر همه ی یارانم
شرمنده استاد یادم رفت اسمم رو بنویسم
دشمنت شرمنده عزیز


گفتم که از هرکلمه مهر میباره
از لطف همیشگیت سپاس
ای دل چه میکنی با این آدمیزاد !!!!
درد دلمو تازه کردید استاد !!!! هی ............!!!!
....
داد از این دل داد از این دل


شرمنده که احساس شما عزیزان رو جریحه دار می کنم
گاهی به تکه های سفالین گذشته ام فکر میکنم که در دل تاریخ زندگی ام مدفون شده اند ، فکر میکنم هر از چند گاهی باید همچون باستان شناسان، کاووشی کنم ، کند و کاوی ،موزهء خاطراتم سخت به آن تکه سفال ها نیازمند است تا بخشی از تکه های کوزهء هویتم را از دل خاک های ثانیه هایی که بر آن تلنبار شده و به شکل تاریخ در آمده ، بیرون بکشم، تا یادم آید که چه بودم و که بودم ، و برای روزی که دیگر نخواهم بود بر سنگ قبر تاریخم بنویسم:
ای آنکس که فکر میکنی از تاریخت میتوانی بگریزی ، پایان این گریختن، از آغازش عقیم است... بیهوده نگریز که انسان هر کجا باشد و هر شکل که باشد سایه اش هم با اوست شکل خود او....
شاید بتوانی خویشتنت را مسخ کنی ، اما تاریخت را نه... هرگز
( حرف های تنهایی...سایه روشن)
سلام دوست عزیز و بزرگوارم......
حیاتم را تو مشکل کرده ای دل......
خیلی زیبا بود....
با افتخار در دوستان مذابها لینکتان کردم کوروش جان.
درود بر تو نازنین همراه


چه حسن تصادفی الان در وب زیبایت بودم و کامنتی گذاشتم
حرف های تنهائیت زیباست اگرچه در راه تنها نیستیم
من نیز چنین کردم
و شادی و سلامتت را آرزو کردم
سلام ودرود بی پایان بر کوروش عزیز. یحتمل کردی ای دل صحیح تر باشد.چون مصراع آخر گفته حیاتم را تو مشکل کردی ای دل لذا با کرده ای دل جور در نمی آید. شرمنده. قالب جدید مبارک
درود بیکران بر تو ای صاحب دل


به دیده منت می پذیرم و بررسی می کنم
دشمنان اندیشه شرمنده
ممنونم
شاد باشی و سلامت
شرمنده عیب از چشمان بنده است که آلبالو گیلاس می چیند ظاهرا! شما لطفا به (قالب و)گیرندهای خوددست نزنید.
همه و همه از مهر بسیار تست


که مرا اینهمه محبت به کهکشان میرساند
کارت درسته داداش
لطفت مزید
آقااجازه؟ انگاری ما دوتا داداشیم ها؟ باور بفرمایید. عجب شباهت نیم رخی؟! سلامت باشی و برقرار
حتم و یقین چنین است


چرا که در نظر پیشین تو را دادش خطاب کردم که هنوز این نظر پر مهرت را
نخوانده بودم
فدای محبتت
سلام کوروش عزیز.
هستین؟
سلام عزیزم


دختر گلم
صبح رسیدم
و در خدمت
سلام دوست گلم من شما منو لینک کرده بودین اما چرا حالا نیستم ولش کن بی خیال هر طور دوست داری حالا بیا یه سر بزن که اپه اپم
سلام ممنون از لطفت من همیشه بهتون سر میزنم ولی چون وقت نداشتم نظر نمی زاشتم من هم با عقیده شما موافقم که باید رابطه داشت و فقط یه اسم تو لینکا نباشه
حدس می زدم که باید چنین بوده باشد وگرنه نا مهربانی ات را باور ندارم


درود و هزاران بر تو نازنین
نمی دونم دل خوبه یا نه!؟
یه موقع هایی میمونم
زدست دیده و دل هردو فریاد


که هرچه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش ز فولاد
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
معذرت بخاطر تاخیرم کوروش جان
خودت که در جریانی
واقعا زیبا نوشتی
از یهترین ۲ بیتی هایت بود.
درود بر تومیلادعزیز


وقتی که نمی آئی دلگیر میشوم
ولی باوردارم که حضوری غایب و حاضر داشته ای
همیشه سپاسگذار مهربانی هایت