من ســرو ِ ســـایه دارم، خورشید را ندارم
هرچـــند پر ز برگم ، وآزادگــــــی ست بارم
بادی ببرد عشقم، در خاک و خون نشستم
بر آتشــــم نمی زد ،آبــــــــی چو روزه گارم
من در کســـــوف جانان ، از چشم انتظاران
دیگر مـــپرس دانی ، از چشــم ِ اشکبارم
حک شــد به لو ح جانم، نقشی ز یاد یاران
از نقش ِ روزه گاران ،تنـــــدیس ِ یادگارانم
آرامشــم زمانی ست ، کان تابنــــــاک تابد
تابــــم به کودک دل ، وقـــــــتیکه بر قرارم
بیم از تـــــــبر ندارم ، هر چـــــــند نونهالم
خواهم که ریشــــه ها را در خاک جا گذارم
دانی خموشیم را،حجت چه پاسخش داد؟
من سرو ســــایه دارم ، خورشـید را ندارم
استاد سلاممممممممممممممم



ببخشی گویا ادرس وب قبلیموووووووووووووو براتون گذاشته بودم
شرمنده
تو ی نظرات قبل ...................
بازم میگم ببخشی که دل مهربونو نگران کردم
ولی اگه بمیرمم خبر مرگم میاد
بادمجون بم افت نداره
راستی سه شنبه جای شمارو سبز میکنیم
سلام ثریا جان




آخه عزیزی دیگر (شاید خودت باشی) همنام تو چنین شد
گوئی این زبان نفهم با اسم زیبای ثریا حساسیت داره
البته اون تارا هم نوشت باز چنین شد
خوشحالم که عزیزی چون تو در کنار مائی
بقول شما اوا خدا نکنه
شما شاد باشی و سلامت که سبزی جاودانه اید
امید به روزهای روشن
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآپتونم
20
ممنونم نازنین


مر30
شاد باشی که شادی آفرینی
ای عشق همه بهانه از توست


من خامشم ٬این ترانه از توست
کشتی مرا چه بیم دریا
توفان زتو و کرانه از توست
(ه.ا.سایه)
خیلی زیبا بود استاد
بانوی شرقی مهربان گویا خوب دانسته ای که نقطه ضعف من سایه است


افسون شده ی تو را زبان نیست
ورهست . همه فسانه از توست
...
من میگذرم خموش و گمنام
آوازه ی جاودانه از توست
کوبنده بود
تندیس آزادگی تقدیم قلم زرینتان باد
درود بر تو آرمان عزیز


ممنونم مهربان
نظر لطف داری سالار مهر
هر بار که کودکانه دستی را گرفتم گم شدم ،
آنقدر که در من هراس از گرفتن دستی هست ، ترس از گم شدن نیست!
شاید دستان را به افکاری چون چه کنم ها گرفتار کردی
باید دل را رها کرد و دست رها شده و دست را آزاد از دو دلی ها و دستی را که امیدی بسته به دستی رها نکرد
که دل میشکند
مفعول.فاعلاتن/شعرتون در وزن دوری است.این اوزان خیلی زیبا هستند.هر چند مدتی است که غمگین می سرایید.توانا و سالم باشید
سلام ویس عزیز


درسته بابوی گرامی
حال و احوالم
چون آفتاب بر سر جنگلهای گلستانه
که هردم احساسم میره زیر ابرها ی خاطره و روزمرگی گم میشه
و باز دوباره بر می گرده
دیگه دارم عادت می کنم
ممنونم که همیشه به لطف در تعغیب کشف اونی
که امیدوارم کسی براش تکرار نشه
سلامت و سرزنده و شاداب باشی همیشه
و تو خورشید را تاب نخواهی آورد


تلالو انوارش آتشت میکشند و مینشینی و سوختن را نظاره میکنی
و تو سایه را تاب نخواهی آورد!
نفس هایت را با زمستان عجین نکرده اند آخر....
تو شایسته ی سایه ای با انوار خورشید هستی
هم خنکای سایه را دارد
هم گرمای لذت بخش خورشیدی را
.......
......
.....
سلام کورش مهربان
ببخشید اگر ذهنم در پس آخرین بیتتان خود را سرازیر کرد
گرفته بودمش اما
انگار
کار گذشته بود از این حرف ها
شاد باشید و آرام
و چقدر خوشحالم کردی فریناز عزیز


که اینگونه آبشار احساست را بر ما ارزانی داشتی
این ارتباط زیبائیست و مرا به دلنوشته هایم امیدوار می کند
خوشحالم از بیان اساست نازنین
همیشه جوشان باش
بابت تک تک سخنان زیباتون و راهنمایی های خالصانتون سپاس کورش مهربان...



خیلی بهم کمک کرد
به راستی واژه ی مهربانی را باید طلا گرفت و به شما تقدیم کرد
شب و روزتان خوش و خرم
سلام و هزاران درود بر تو نازنین


خوشحالم که با روحیه بالا می بینمت
با موزیک زیبائی که الان در گوشم زمزمه میکند
شادی زی و امیدوار
آرامشــم زمانی ست ، کان تابنــــــاک تابد
تابــــم به کودک دل ، وقـــــــتیکه بر قرارم
استاد عالی بود به خصوص بیتی که بهش اشاره کردم ...
هر چی میگذره با اشعار راحت تر میتونم ارتباط برقرار کنم ... شاید من دارم یاد میگیرم و رشد کردم در فهم اشعار ...
راستی درود استاد عزیز !!! حواسم رفته بود به شعر یادم رفت درود عرض کنم ...
به امید دیدار ...
درود ی هزاران بر تو یگانه




من شرمسار مهربانی هایت هستم
تو اخر درکی. مگه میشه کسی که با هنر باشه و عزت نفسش ادمی چون منه کم مایه را آزار نده
تو به لطفی سرشار و ما کم قراری بیمار چه کنیم که دل را سر ناسازی افتاده
ممنونم همیشه
اری به امیــــــــــــــــــــــــــــــد دیدار
سلام استادگرامی
آنقدر زیبا بود که دیگر سخنی برای گفتن نمیماند
/آرامشــم زمانی ست ، کان تابنــــــاک تابد
تابــــم به کودک دل ، وقـــــــتیکه بر قرارم/
فقط میتوان گفت در مقابل زیبایی کلامتان سکوت میکنم
پاینده باشید
درودبر تو نازنین یار همراه


سپاس گذار اینهمه محبت . خوشحالم که حرف دلم به دلت نشسست
نگاهی به مهر داری وگرنه در پیش هنرمندی چون تو تحفه ای اندک بیش نیست
درود .زیبای زیبا گفته ای
درود و سپاس سید المعلمین


استاد! شما همیشه طبع معر ما را قلقلک میکنید
هر چه می کوشیم پایمان را در محدوه گلیممان حفظ و حراست کنیم طبع گرم شما ما را به شعله می کشد
البته همیشه حقیر برداشت خود را از شعر می کنم شاید منظور شاعر ان نباشد که من به آن می اندیشم
عذر حقیر را بپذیرید
ما نیز چون تو هستیم ای سرو سایه ساران
آزاده ســـــــر به داریم مانند ِ ســـــر به داران
آتش بجای خــــورشید در سینه مان نشاندیم
تا دامنش بسوزیــــــم آن دیـــو خدعـــه بازان
یاعلی
درود و سپاس فراوان و روز افزون از من ارادتمند


به آرمان همیشه سبز و شادی آفرین باد
تو بزرگی و مهربان
در ادبیات گمانم استقبالش گویند که مایه ی مباهات است این لطفی که به من داری
زیبا سرودی و از دل بر آوردی
و آنچه را که من جسارت بیانش نداشتم تو تکمیل کردی
ممنونم عزیز مهربان
خیلیییییییییییییییییییییییییی زیبا بود
به به ندای احساس


ممنونم عزیز
چراغ محبتت همیشه در این سرای فروزان باد نازنین
درود بر شما استاد گرامی.
با مطلبی در مورد یکی از کتاب های درسی آپ هستم.
منتظر شما هستم.
بدرود
درود و هزاران درود بر دخت اریائی


مطلبت بسیار زیبا و پرمعنی بود و تاثر برانگیز
شاد باش که رود خرشان هیچ چیز نمیتواند سد گردد
ایران جاودان است
سلام آقا کوروش...


ممنون که به وبم سر زدین...
در پناه حق شاد و پیروز باشید...
درود بر تو سوفیای عزیز


انجام وظیفه بوده و هست
اگرچه فرصت نبود از داستان زیبایت لذت ببرم
شاد و برقرار باشی
سلام... این شعر با حال و هوای این روزا خیلی جور در میاد...
قشنگ بود...
درود بر تو سحر عزیز


روزگارمان یکرنگ شده . اگرچه دلهامان روز به روز رنگارنگ تر می شود
ممنونم مهربان
ای عاشق ، در انتظار چه نشسته ای

در انتظار بادهای پاییزی یا بارانهای بهاری
برگهای زرد و یا شکوفه های ارغوانی
در انتظار کدامی؟
انتظار بیهوده است!
پنجره را باز کن ، جدار را بشکن ، غبار را بشوی
خاطره ها را به خاطره ها بسپار
تا پایان پایانها مانده است
این است زندگی این است روزگار !
نظر کم اوردیم
زدیم تو شعر امیدوارم مورد پسند قرار بگیرد
سلام به ثریای مهربان


چقدر لطف کردی عزیز
هدیه ی زیبائیست
ممنون مهربانی هایت
امید که هیچگاه پنجره ی دلت غباری ننشیند
که مجبور به شستنش بشی
من ســرو ِ ســـایه دارم، خورشید را ندارم
هرچـــند پر ز برگم ، وآزادگــــــی ست بارم
سلام کوروش عزیز.....
شعرت بر دل نشست.....
امید که همیشه سرو باشی و سرفراز دوست عزیزم.
سلام بر سپهر نیل گون دریا و آسمان


درود بر تو
کم پیدا بودی عزیز؟
امید که همیشه شاد و باشی و سربلند
سلام کوروش عزیز
مدتیست غمگین می نویسید... البته این روزها غمگین بودن و غمگین نوشتن خیلی چیز غریبی نیست. اما آرزو می کنم روزهایتان سرشار از شادی گردد.
قشنگ بود شعرتان .
موفق باشید.
درود بر پرنیان مهربان


زندگی را در قاموس ما اینگونه گویا معنا بخشیده اند
مثل همیشه
مهربانانه
صبور و فرهیخته
از اینهمه سپاس
شاد باشی که اندوه را نالایقی و دنیای شادی ترا کم. شایسته تمام شادی های عالم
تحصیلات خواندن و نوشتن

شغل :آزاد !
سرگرمی ها :خواندن شعر و دیدن فیلم،
نقاشی خوشنویسی بویژه شکسته نستعلیق
ونقاشی خط
جدید هم ول گردی! ببخشید، وب گردی.و...
علاقه مندی ها :شنیدن ، و نوشتن
و حالا خواندن
این پروفایل شماست . خودتون یه نظر بدین
با کمال میل غزل عزیز


من این مختصر گفتم
اگر اندکی می شناختمت
هیچ از تو دریغ نخواهم داشت
حتی پرفیل دل را بر تو می گشودم
ممنون حضور مهربانانه ات
سلام و درود بر شما استاد عزیزم اپم خوشحال میشم به کلبه ی من سر بزنید
درود و هزاران درود بر بانوی احساس


چشم
با استیاقی خواهم آمد
اگرچه به دلیل قطعی نت مدتی شرمسار یاران شدم
در مسلک ما سوخته دلان خنده حرام است.

این بخت گهی تلخ و گهی نیز به کام است.
گرچه ما اهل شب و مسجد و تسبیح نباشیم
در مذهب ما حق رفاقت به تمام است.
مثل همیشه از خوندن نوشته اتون لذت بردم.
درود بر نسیم مهربان


با نفسی به پاکی روح پاکش
ممنون
تو نیز مثل همیشه رفاقت را به انتها رسانیدی
با درود
به روزم
پاینده ایران
درود بر تو آریائی مرد پارس مدار


جادان ایران همیشه سرفراز
من واقعا شرمنده ام ... روم نمیشه نظر بذارم ... بخشید یه مدتی بهتون سرنزدم !!!
سلام قندیل (نسرین عزیز ) سلامت باشی و شاداب


دشمنت شرمنده مهربان
ممنونم از همه محبت هایت
ارادتمند کوروش عزیز




معلوم شد امروز دنیای واقعی غالب امده بر مجازی
محسوس نیستید استاد!
ارادتمند آرمان ارجمند


درسته عزیز
حکایت روز گار ما ان است
که طرف در رودخانه افتاده و بود به نیت نجات خیکی را گمان کرد و به ان چسبید نگو خوک (یا خرس ) بوده
اطراف رودی ها می گفتند خیک را رها کن
می گفت من خیک را رها کرده ام ولی خیک مرا رها نمی کند
ممنونم و بوسدار تو مهربان
سرو چمان من
حال که میل چمن داری خود دنیایی می ارزد . . برایت بارقه هایی از آفتاب طلایی را آرزو دارم
تا دامن قیامت، از سرو ناله خیزد


گر در چمن چمانی آن قامت رسا را
خورشید اگر ندیدی در زیر چتر مشکین
بر عارضت نظر کن گیسوی مشکسا را
فروغی بسطامی
همیشه به تقدیرت لبانم به گویش باد
سلام دوست من...
من آپم..
دوست داشتی بیا...
حتما سوفیای عزیز


بخصوص که قبلی را فراموش نکردم که ناقص گذاشتم
سلام عزیزم ممنون که بهم سر میزنی اپ قشنگی بود لذت بردم موفق باشی فدات شم



سلام سحر عزیز


در برابر مهربانی هایت اندک است این خدمت
شاد باشی
نمی دونم چرا نتونستم خوب باهات ارتباط برقرار کنم!
عجیب بود برام!
درود بر تو میلاد عزیز


تو که از یاران همراه قدیم منی
اگر چنین باشد که قصور و کوتاهی از من و زبان من است
هرگونه خودت تشخیص دادی در خدمتم
شاد باشی که گوئی ذهنی مشغول داری
سلام
خوبین؟
نمی دونم چرا
ولی اومدم همینطوری
نیای دلم بشتر میگیره فریناز جان


همینجوری اومدنت رو بیشتر دوست دارم
اسمت باعث فری ناز و دوست داشتنی است برام
آهان
ادامه ی رمزمو نوشتم و ....
بیاین خودتون میبینین!!!
نگفتم که یک رمزی تو کار است؟


برو اومدم که بسی خوشحال می شوم
درود بر شما دوست عزیز
من در وبلاگم مطلب کوتاهی درباره اخلاق و اصول اخلاقی از دیدگاه دین زرتشت نوشتم لطفا" اگر مایل هستید آن مطلب را بخوانید و دیدگاهتان را بیان کنید.
با تشکر از شما دوست عزیز[گل]
درود بر تو مهربان


و سپاس از اطلاع رسانی عزیز
جاودان مرز پرگهر
{گل} {گل} {گل} {گل} {گل} {گل} {گل} {گل} {گل} {گل} {گل} {گل} {گل} {گل} {گل} {گل} {گل} {گل} {گل} {گل} {گل} {گل} {گل} {گل} {گل} {گل} {گل}
برای کوروش عزیز
امیر عزیز


تو خودت گلستان گلی نیاز به اینهمه نبوده
از سرمن مهر تو زیاد است
و نتوانم که پاسخگو باشم
سلام به کوروش عزیزم
نه بابا
طبیعتا بخاطر ذهن درگیره منه
کوتاهی از منه کوروش جان!
سلام میلاد عزیز


من هم نگرانی ام از همین است
که میلاد مهربان چرا اینهمه ذهنش باید درگیر باشه؟
دوست دارم میلاد روزهای اولم را داشته باشم
نازنین
کمی از خود رها شدن لازم افتاد ست
سلام.
درود و هزاران درود بر تو بزرگوار


درود بر شما دوست عزیز
من را ببخشید قصد بی احترامی به مطلب شما را نداشتم من را ببخیشد.
من در موقعی که برای مطلب جدیدم دیگران را خبر میکنم چون بیش از ۴۰۰ نفر را یکجا باید خبر کنم فرست نمی کنم مطالب شما را بخوانم اما همواره از شما خواهش میکنم که من را برای مطالب جدیدتان خبر کنید من همیشه در انتظار اطلاع دادن شما بوده و هستم و افتخار هم میکنم که مطالب شما را میخوانم. باز هم از شما طلب بخشش میکنم و اگر از این روش من خوشتان نمی آید به من اطلاع دهید به روی چشمم از آن به بعد پیش از دعوت کردن شما مطالب را خواهم خواند و دیدگاهم را هم خواهم گفت.
عزیز و گرامی بحث مورد نظر من تنها تو نبودی که دیدی همیشه مطالب زیبایت را خواندم و با لذت در بحث شرکت کردم


قصدم شیوه ای است که یاران را ملکه ی رفتار شده
ایکاش کنفرانسی چون گذشته امان می بود و این موضوع راآنجا مطرح می کردم
که چنین استنباط نشود که یاری عزیز چون تو مخاطب باشی
شاد باشی و سربلند عزیز
سلام کوروش
داری کم کم به شیلتر نزدیک میشیا مراغب کلاغه باش
سلام بر تو عزیز همیشه همراه


راستش خودم هم هراس دارم
گاه می گویم کمی از شتاب کم کنم
اگرچه مدتهاست زبان در کام کرده ام
ممنون که چشمی و گوشی
راستی شهرت عوش شد یارانت را فراموش نکنی