آنارشیسم را قدیم در کتاب ذیقیمت داریوش آشوری می خواندم که در مفهوم ،پیروان ِ این اندیشه به این باور هستند که انسانها نیاز به هیچ حکومتی
ندارند . بقول خودمانی ما آقا بالا سر نمی خواهیم!
راستی که مگه ما گوسفندیم که نیاز به چوپان داشته باشیم؟
ولی خودمانیم. گوسفند هم حماقت مارو نداره.
باور نمیکنید؟
پس تامل کنید.
مگر غیر این است که ما از در دیوار بالا می رویم که عکس بچسبانیم و یا بعضی ها خودشان و ماشینشان را دراختیار قرار میدهند.
یا جلوی دفترها گلو پاره میکنیم. شعار مرگ بر.. زنده باد... میدهیم
بی خیال
جلوتر بروم انگ می زنند که آنارشیستم.
دیروز در اخبار امده بود که دولت فخیمه ی سوریه ، مردمی را که حالا به هر دلیلی ، قصد فرار به کشور همسایه ی ترکیه (دایه ی مهربان تر از مادر) را دستگیر کرده و تمام ِ نیروهای لشکری و کشوری اش را بسیج کرده تا مانع خروج اتباع خودش شود.
یاد چوپانان افتادم که با کمک سگهایشان نمیگذارند گله از حصارهای ساخته اشان خارج شوند.و با چماق زدن به سر ِگوسفند ها و....
بگذریم
کاش این دل
دل نبود و
گِل به دست کودکی
می فتاد و او به دستش موم وار
در گمان ِخود.
نقشی از لیلی همی زد یاد ِگار
یا زمجنون زار زار
یا ز ویسی بهر رامین، نقش دار
یا زوامق
یا که تندیسی ز عذرا
می نمودش شاهکار
واسف
افتاده در دست من ِ اندوه وار
تشبیه جالبی بود
ولی کاش....
نمیدونم چجوری بگم!
ولی میشد بهتر گفت٬نه؟
سلام بر بانوی مهربان شرقی


زنده باشی عزیز
خیلی تلاش می کنم دور از حقیقت باشم و یا سعی کنم آنچه را می بینم
به طریق دیگری از تشبیه استفاده کنم
متاسفم که
اول خودم را اینطور می بینم
ممنون توجه ات
سلام
اما شاید خود ما گوسفندا چوپانارو اینجوری بار آوردیم که هر کاری می خوان می کنن .و بعد اونو حقخودشون می دونن؟
سلام بر تو مهربان

کاملا با این تحلیل زیایت به نتیجه ای مشترک رسیده ام
براستی که اگر ما گوسفد وار رفتار نکنیم
چنین نخواهد شد
این چرا پاهاش اونجوریه تو عکسه اول؟
سلام نگین

این خد آزاری داره عزیز
مثل همه ی ما آدم ها
ممنون که اومدین ونظردادین خوشحالم کردین راستی به نظرشما کی بهم زنگید
سلام عزیز
برایم مبهم بود و متوجه نشدم؟
ای وای
اینجا که همه اش باید گذشت . از این بگذریم ، از آن بگذریم ، ...
اینجا سنگها بسته و سگها رها کرده اند .......
شنگین ما کم گو و گزیده گوست


آآفرین بر قلم صنع تو باد
ل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب]
•*..*•. .•* دل شیشه ای .•*..*•. .•*
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب]
•*..*•. .•* دل شیشه ای .•*..*•. .•*
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب]
•*..*•. .•* دل شیشه ای .•*..*•. .•*
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب]
•*..*•. .•* دل شیشه ای .•*..*•. .•*
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب]
•*..*•. .•* دل شیشه ای .•*..*•. .•*
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب]
•*..*•. .•* دل شیشه ای .•*..*•. .•*
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب]
•*..*•. .•* دل شیشه ای .•*..*•. .•*
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب]
•*..*•. .•* دل شیشه ای .•*..*•. .•*
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب]
•*..*•. .•* دل شیشه ای .•*..*•. .•*
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب]
•*..*•. .•* دل شیشه ای .•*..*•. .•*
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب]
من برگشتم و کلی هم
دلتنگتم
بیا پیشم ....
سلام عزیز


از وقتی که شنیده ام دل شیشه ایت کمی به غبار کسالت مکدر شده
نمیدانی چقدر اندوه به دلم نشست
که با خبر بهبودیت .ان را زدودی و شادی را بازگرداندی
شادباشی مهربان
چشم انداز غم اندودی است که (( سگ ها رها و سنگ ها بسته )) باشد ... ( نسبتش را به بند اول نوشته بدهید لطفا )
این پستت تلفیق زیبایی از دغدغه و احساس بود 

ومن به کاوش و فکر در باره ی اسرار ِ کوزه گری افتادم، انچه دستگیرم شد این بود که ، نا امنی اندیشه و لرزه های فکری کوزه گر در آنچه می سازد ، دخیل است ...
سلام بر استاد عزیزم ، کورش توانا
فدای تو و همه ی محبت هات عزیز


و چه زیبا گفتی که نگاه درون کوزه گر است که میسازد
دسته را
دستی می شود بر گونه ی یار
سلام... خسته نباشید...
تو جامعه شناسی بعد از اصطلاح آنارشیسم هرج و مرج طلبی بیان میشه که میتونه یک جامعه رو به قهقرا ببره.. این ذات انسانهاست که آقا بالا سر میطلبه شاید یکی قدرتمند تر از خودش که بتونه راه و از چاه نشونشون بده..انسانها همیشه به دنبال تنوع هستند شاید همین شعارهای زنده باد یا مرگ بر... از ذات تنوع طلبشون نشات میگیره...
شعر بسیار زیبا بود با اجازتون یادداشتش کردم...
سلام بهار عزیز


منهم به معنی درست آناراشیسم . که هرج ومرج طلبی است واقفم
اشاره ام به این واژه و رسیدن به این باور . که سببش حکومتداران است
بوده کا با نحوی نگاه غلطشان .
این تاجداران
تاجگذاران را
فراموش میکنند
وآنان را گوسفند می پنداراند.
وتنها کسی که تا این لحظه نزدیکترین برداشت را داشته هستی
بابتش هم سپاس دارم و هم درود
دروود

جهان مقدس است .... سعی در بهبود جهان یعنی خراب کردن آن
......... متاسفانه ....همه جا سعی
در تحمیل ..... سعی در تسلط بر اوضاع .... استفاده از ابزار
خشونت ..... جشن و شادی با کشتن انسان ها !!؟؟
آیا ....تسلط بر دیگران قدرت ؛ است !!!؟؟؟؟
کلمه صلح و دوستی - یک ارزش است ؟؟؟؟؟؟
آیا چند وقت دیگه اجازه..... دردو دل داریم !!؟؟؟
کوروش جان ! ...ببخشید دیر اومدم ..... چند روز نت خونه قطع
بود ..با این که امتحان دارم ....
ترجیح می دم اول نوشته های شما رو بخونم ...
همیشه باشی استاد
جدا و از ته دل می گویم


از داشتن عزیزانین فرهیخته و زیبا کوئی چون شما به خود می بالم
به نظرات توجه کنی متوجه می شوی
که درست که من به معضلی اشاره کرده ام
ولی
زیباترین ها در نظرات است
از تو سپاس دارم نیلوفرجان
اگر بهم انگ پست ترورسیتی نمیزنین منم یه جورائی آنارشیستم
متاسفانه

رفتارهای غلط متولیان این اندیشه های مذموم را گسترش میدهد
نه تو همون گل خواهی بود همیشه
سلام عجبه اقاکوروش یادی ازماکردیدگفتم شاید فراموشمون کردین
سلام رویا جان

من و فراموشی؟ غیر ممکن است عزیز
فقط مشغله هایی داشتم که در چند پست اخیر گفته بودم
ممنونم مهربان
سلاااااام........
...استاد من نامالوف...
...کاش این دل
استاد...شما..که..اینقدر...اخلاقتان تند نبود...به ما چه ربطی دارد
سوریه و.....و....مگر...وقتی ما...جنگ می کردیم آنها به ت...شرمنده...ما که از زمان جنگ قادسیه تا به الان برای اعراب به اندازه ی پشم هم ارزش نداشتیم حالا چرا انها باید برای ما ارزش پیدا کنند؟؟؟
به جهنم بگذار کمی نیست و نابود شوند بهتر کره ی زمین احتیاج به پاک سازی اساسی دارد....بگذریم استاد نامالوف
دل نبود و
گِل به دست کودکی
می فتاد و او به دستش موم وار
در گمان ِخود.
بدرود
دانیال عزیز

بحث کلی تر ان است که عرب و عجم مطرح باشد
بحث بر سر موجودی است به نام انسان
که از نگاه سردمدارانی که به همت همانها از هیچ به همه چیز رسیده اند
حال چون گوسفند به انها نگاه میشود است
ممنونم از لطفت عزیز
سلام
سلام عسل جان

درووود بی پایان به دوست عزیزم
خوبی؟
به روزم با یه داستان کوتان بیا نظرونقد سازنده تو بگو
می تونی اول ذخیرش کنی بخونی وبعدنظربدی
نظر سطحی قبول نیست
حتی شما دوست عزیز!
منتظرم
[گل][قلب][گل]
درود بر تو عزیز

سلاااااام استاد



ولی من آنارشیستو بیشتر قبول دارم
به کی باید بگیم ما آقا بالاسر نمیخوایم؟!
از این اتفاقاتی که توی سوریه افتاده، همینجا هم هست متاسفانه
پست خیلی خوبی بودش استاد
ممنون
اگر در پی دموکراسی


که حکومت مردم بر مردم است
وابزار های واقعی نظارتی از سوی مردم را دارد
برای پیش گیری از خودکامکی انسانهای بالا رفته
دیگر به انارشیسم و در نتیجه هرج و مرج فکر سوق پیدا نمیکند
ممنونم از توجه همیشگی ات نازنین بانو
سلام استاااااااااااد مهربونم








خوبین مهربان؟
ببخشید این چند وقته از وجودتون بی بهره بودیم شرمنده ی خوبی هاتون استاد
سر وقت میام همشو میخونم
الان اومدم فقط عرض ادب و ارادتی و برم
استاد اشعارتون رو دوست دارم که برام میذارین ولی دلم میخواد نظر خودتون باشه
کلام خودتون بیشتر به دلم میشینه
یه سلام ِ شما به صد تا اشعار دیگران میارزه واسه من
میام بازم
چشم فریناز عزیز


سعی می کنم
از شعرهای ارتکابی خودم باشد
دلم در غربت خود بیقراره
بدنبالت به کوه ها رهسپاره
زدشت و دره و کوه خواستاره
بگوئیدش :دلم در انتظاره
تو این چند ده ساله ده ها هزار تفر توسط رژیم بعث سوریه ناپدید شدندو هزاران نفر زندانی و کشته...
سران ترکیه جای خودشون رو میان قلبهای مردم منطقه باز کرده اند.
البته کشور که نمیشه بی حساب و کتاب اداره بشه بالخره باید یه حکومتی بر سر کار بیاد دیگه.حکومت مرکزی اگه قدرتمند نباشه آنارشیست ها قدرت پیدا می کنند.هرج و مرج و بی نظمی و اختشاش جز جدائی ناپذیر یک انقلابند.البته انقلاب کلاسیک
درود فراوان بر شما
درود فراوان به تو سینای فرهیخته ی عزیز


چقدر به خودم می بالم که دوستان و یارانی چون شما دارم
با این زیبا تفسیر
سپاسگذارم
شعرتون هم فوق العاده زیبا بود
سپاسگذارم نازنین مرد

اپممممممممممم بدوبیاگلم[گل][بوسه]راستی نظریادت نره
درود بر تو رهای عزیز

سلام
اول چند تا سوال دارم
گفتیم با قسمت دوم مطلبم مخالفین
اگه بشه اون قسمت دوم رو برام مشخص کنین
و بعد بگین که چرا باهاش مخالفین.....
خیلی ممنون میشم.........
ماجرای سوریه رو ی جور دیگه هم تشبیه میکنن
شما فرض کنین که چند تا فرزند میخوان از خونه فرار کنن
و بزنن بیرون و معلوم نیست کی برگردن حال به هر دلیلی
اون موقع پدر خانواده سعی میکنه به هر طریقی جلوی
اونارو بگیره......................
نظرتونو دربارهی اینم اگه بگین ممنون میشم
چون من خودم نمیدوم درسته یا غلط.
درود بر تو شاهزاده بارانی عزیز


راجعه به مطلبی که من ابراز مخالفت داشتم .که کاش توضیح میدادم
متاسفانه الان تمرکز اون لحظه را روی مطلب زیبایت ندارم
ولی این روزها پرشده از گفتار این بزرگوار که دیگر شک باید کرد به صحت و صقم ان
مثل سخنانی زیبا که منصوب می شود به کوروش بزرگ
گویا گوینده به علت جو فعلی و ترس در پناه اسمی پنهان می شود
و تازه رفته ی این سالهای اخیر حاصل درسهای اوست. که متاسفانه نسل فعلی ما به علت نداشتن الگو و یا بهتراست بگویم ایدولوگ دارد خطای
نسل های 30 و 40 را که حاصلش شد 57 می کند.
امید که راه درست یافت شود.
واما مورد دوم عزیز
باید که نقش پدر را داشته باشد
ولی اینان نقش ناپدری جبار دارند
که خانه و مادر را غصب کرده اند
ممنونم از توجه ات
سلام کورش عزیز
درد یکی دوتا نیست. از ماست که بر ماست. همین بگذریم بی خیالش... جاده را بیشتر برای سلطه گری و ظلم هموار می کند .
گوسفند گفتید یاد شعر پروین اعتصامی افتادم که می گفت این گرگ سالهاست با گله آشناست.
حماقت ها و بره بودن گله است که گرگ ها فربه می شوند.
درود بر تو بانوی سیمین نه زرین نگاه فرهنگ


بسیار زیبا
گاه چوپان خودش می شود گرگ درنده
این دولت فخیمه رو خوب اومدی کوروش جان
ارواح عمشون فخیمن اونم از نوع شدید
ببخشی اگه تند حرف زدم دلم یه مقداری از برخورد دیروزشون پر بود
کی میشه عدالت رو ببینیم اون چیزی که همیشه فریاد زده میشه وعمل نمیشه
درود بر زیبای عزیز


و تو با قشنگ تر گفتی
و خوشحالم که حالت بهتر شده مهربان
همیشه شاد باشی و سرزنده
سروده تون هم مثلــــــــــــ همیشه عالی بود
سپاسگذار مهرت زیبای عزیز


مژده دهید یاران ، لبخند یار دیدم
روی قشنگ او را ، پروانه وار دیدم
مژده دهید یاران ، اندوه دل سرآمد
شادی به جای غم شد،چون او زدر،درآمد
مژده دهید یاران ، ظلمت دگر خجل بود
امشب چو ماه رویش،در آسمان دل بود
مژده دهید یاران ، دیگر جفا ندیدم
من از نگار خوبم ، غیر از وفا ندیدم
مژده دهید یاران ، گفتا به مهربانی:
من هم غم دلم را ، گویم به تو زمانی
من این همه محبت ، در چشم یار دیدم
مژده دهید یاران ، لبخند یار دیدم!
میدمد صبح و کله بست سحاب الصبوح الصبوح یا اصحاب
میچکد ژاله بر رخ لاله المدام المدام یا احباب
میوزد از چمن نسیم بهشت هان بنوشید دم به دم می ناب
تخت زمرد زده است گل به چمن راح چون لعل آتشین دریاب
در میخانه بستهاند دگر افتتح یا مفتح الابواب
لب و دندانت را حقوق نمک هست بر جان و سینههای کباب
این چنین موسمی عجب باشد که ببندند میکده به شتاب
بر رخ ساقی پری پیکر همچو حافظ بنوش باده ناب
بزرگواری عزیز


سلام چه انتظاری میشود از ادم هایی داشت که تنها فکرشان قبض ها است ودریافت پول یارانه ها چه انتظاری می توان داشت از ادم هایی که به خاطر هیچ خود رو می فروشند وترجیح می دهند احمق فرض شوند اما کسی کاری به کارشان نداشته باشد تازگی ها احساس میکنم در یک گورستان زندگی می کنم که مردمش مرده اند اما خود را زنده می انگارند متاسفم برای به قول شما گوسفندان نادان
از این که به وبلاگم سر زدی بی نهایت سپاس برایت خطی نوشتم از صمیم دل باز هم ممنون
جملات زیبایت جذبم کرده و میکند


قلمت استوار به عشق نویسی