سلام به همه ی شما عزیزانم
شاید این آخرین پست ِ من در اینجاباشد ،
و سخن کوروش می رود تا در جایی دیگر رحل اقامت بگزیند.
چه محبت هایی را دید و با تمام وجود احساس کرد، که زبان ،ناتوان از سپاس گزاری است.
با اینکه امشب شعر پایان یک ستیز را آپ کرده بودم.
ولی پروانه ای زیباو گویا خسته، به دخمه ام مهمان شد.و آنقدر چرخ زد و زد تا لب تاپم را،جایی مناسب دید برای اندکی آسایش

گویا آمده بود
تا بگوید:دیدی که تنها نیستی؟
هستند دلهایی که گوش دارند و احساس
رو به صفحه ی کوروش که در مانیتور دیده میشد نشست
گویا آمده بود
وداع کند با اینهمه شب ها و روزهایی
که می آمدم تا حرفی از دل برانم و با یارانم باشم
ساعاتی را که هرگز، از بیهوده عمر رفته
نمی دانم

و
سپس برخواست
و بر دستان ِ تکیه زده بر لب تاب ،نشست
به پاس ِ سپاس ،ازدستانی که آمدند
و
با کلماتی مهربانانه
حضور صمیمی شان را رساندند
چه آنانی که آمدند و رفتند
و چه عزیزانی که حتی
با پیل تر شدنم
باز نگذاشتند احساس تنهایی کنم
دوستتان دارم
عزیزان عکس مال جند دقیقه ی پیش است
درود بر استاد بزرگ




بسیار جالب بود این پروانه ...
چرا آخرین پست ؟؟؟!!!!
راستی استاد لب تاب جدید هم مبارک باشه ... چقد شبیه مال منه ...
هزاران درود بر یگانه ی پر عشق


در راستای راه نو در پیش است نازنین
عین همه و چه افتخاری برای من
به امید دیدار
سلام استاد عزیز.




رسیدن به خیر .
این سور پرایزتون بود اینکه میخواین برین .
کجا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ما را تنها میذارین ودوستان جدیدی میگیرین
درود بر ستوده عزیز و آقای پر مهرش


نه مهربان
امید که زمان ان سورپرایز هر چه زودتر فرابرسد
پس این بود سوپرایزی که می گفتی


استاد! هر جا می روی جای پایی برای پیدا کردنت برای ما بگذار
به یادگاری نوشتن بر روی درختان فصلی عادت ندارم
سایه بان چنار مهرت را از سر ما کوتاه نکن
چشم براه ادرس جدیدت هستم
درود بر امید مهربانم


که همیشه باعث شادی و بازتاب عشق است
مگر می شود عزیزی چون تو را که صاحب خانه ای
بی ادرس گذاشت
مشتاق دیدارم
سلام استاد بزرگ




شرمنده که اینقدر دیر اومدم
امروز با هر زحمتی که شد بالاخره اومدم
نگید که دیگه نمینویسین استاد
آخه چرا؟؟؟؟؟
خواهش میکنم
اینهمه دوست اینجا
خب یه جای دیگه بنویسید
من تازه داشتم عاروس رو میخوندم
استاد خواهش میکنم این شاگردانتونو بدون استادنذارید و برید
استاد ما هم خیلی دوستتون داریم و براتون آرزوی سلامتی میکنیم
اما چرا اخه ؟؟؟؟
سلام نازنین عزیز


این چه فرمایشی است
من بسیارها از شما مهربانان یاد گرفتم
مگر می شود اینهمه مهر را ندید و دل کند
شما را در کلبه ی دلم جای داده ام
و چراغ روشنای آنید
و خانه نو را نیز
شمایان نورافشان خواهید بود
یعنی اون سوژرایزی که گفته بودید این بود استاد؟؟؟؟؟؟
درود بر تو نازنین روح باران


همیشه به مهر
نه عزیز
ایم مقدمه ای بود
که امیدوارم هر چه زودتر زمان اعلامش برسد تا
بیش از این شرمنده مهربانانم نباشم
سلام کوروش عزیز
فکر خوبی کردید که وبلاگ تازه ای رو برای ادامه انتخاب کردید. حداقل دیگه زمانهائی که دسترسی به فیلتر شکن نیست هم امکان آمدن هست.
این پروانه اونوقت شب چرا هنوز بیدار بوده ؟!
سلام پرنیان عزیز



ممنون همراهی های مهربانانه ی همیشه گی ات
پروانه چون خودم تنهاست و شب زنده دار
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا


سلام کوروش خوبی وقتی اپتو دیدم شکه شدم واقعا میخوای بری؟
یه وب دیگه میخوای بسازی یا نه کلا میخوای بری؟
دلت میاد بری ؟
بگو نمیری بگووووووووووووووووووووووووووووووو
دلم گرفت
سلام به روی ماهت


ممنون مهربانی هایت
درود بر کورش عزیز
پروانه جان دمت گرم
حالا این خبر را بعنوان سورپرایز حساب کنیم
یا وداع با اسلحه ؟
امیدوارم هرچه زودتر با آدرس منزل نو
سورپرایز شویم .
یار همیشه مهربانم
سپاس دار محبت های تو
آنروز ها برای خبرگرفتن از من چه عجول بودی
اینروزها برای خبرگرفتن از من چه صبور شده ای
پاینده باشی به مهر
مهربانم
بیست و هفتم شهریور روز شعر و ادب پارسی بر جامعه ی ادبی این مرز و بوم گرامی باد .
و نیز روز بزرگداشت استاد شهریار ، شاعر مهربان که
با خواندن اشعارش حلاوتی بر روح و جان آدمی بخشیده می شود گرامی باد .
برای شادی روحش صلوات
در ادامه نظر گرانقدرتان را به یکی از اشعار معروفش جلب می کنم:
حال که رسوا شده ام می روی واله و شیدا شده ام می روی ؟
حال که غیر از تو ندارم کسی وینهمه تنها شده ام می روی ؟
حال که چون پیکر سوزان شمع شعله سراپا شده ام می روی ؟
حال که همراه خراباتیان همدم صهبا شده ام می روی ؟
حال که در وادی عشق و جنون وامق عذرا شده ام می روی ؟
حال که در بحر تماشای تو غرق تمنا شده ام می روی ؟
حال که نادیده خریدار آن گوهر یکتا شده ام می روی ؟
این همه رسوا تو مرا خواستی حال که رسوا شده ام می روی؟