خسته ام
خسته ام
ازبال بال زدن های بیهوده ام
در انزوای باد و طوفان
فصل هایی که گویی قرن ها
کوه به کوه
و فاصله هایی که پر شده از دشت
رنجور و زرد
شکسته
تکیده
......
بگذار نفسی تازه کنم از را ه بس دراز
شایدم اگر رمقی به جان ِ بی جان بود
مسافرباشم .
اگر می شنوی صدای بی صدای ِ من
بگذار دمی بیاسایم .
که فریادِ بی صدایم گوید:
فقط خسته ام
(کوروش نادرخانی)
سلام استاد
منم خسته ام
نه فقط من
که همه خسته اند
چقدر این راه طولانی شده است!
درود بر تو امید دلم

تو دیگر تکیه گاه مهر باش و کم نیار که
امید گستری ات اندکی ناملایمات را سبک می کند
سلام
کاش خودم را جایی جا بگذارم و برگردم ببینم نیستم
خستگی ها تمامی ندارد ..برایتان نیروی مضاعف از خداوند خواستارم
پاینده باشید
درود بر تو مهربانم و سپاس لطف همیشه ات

برای شادی یلدایی آرزومندم