سخن کوروش نادرخانی
زمزمه های ادبی کوروش نادزخانیسخن کوروش نادرخانی
زمزمه های ادبی کوروش نادزخانیدرباره من
جهان
ایستگاه متروکی است
و
من
سوزن بان پیری که
منتظر ِ
بازگشت قطارم.
دیر نکرده است؟
********
گلستان ،ناله ها ی زار داره
شکوفه همره صد خار داره
چو پرسیدم دلیل خار گفتند:
که خوبی دشمن بسیار داره
ادامه...
پیوندها
دستهها
برگهها
جدیدترین یادداشتها
همهنویسندگان
- کوروش نادرخانی 547
بایگانی
- اردیبهشت 1399 1
- آذر 1398 4
- آبان 1398 2
- مرداد 1398 1
- خرداد 1398 1
- آبان 1397 1
- فروردین 1397 1
- اردیبهشت 1395 1
- مرداد 1393 2
- تیر 1393 2
- خرداد 1393 3
- اردیبهشت 1393 1
- آبان 1392 1
- مهر 1392 1
- شهریور 1392 4
- مرداد 1392 3
- خرداد 1392 3
- فروردین 1392 1
- اسفند 1391 5
- بهمن 1391 2
- دی 1391 7
- آذر 1391 7
- آبان 1391 8
- مهر 1391 7
- اردیبهشت 1391 1
- فروردین 1391 4
- شهریور 1390 12
- مرداد 1390 15
- تیر 1390 13
- خرداد 1390 22
- اردیبهشت 1390 16
- فروردین 1390 13
- اسفند 1389 24
- بهمن 1389 19
- دی 1389 16
- آذر 1389 26
- آبان 1389 29
- مهر 1389 72
- شهریور 1389 49
- مرداد 1389 13
- تیر 1389 10
- خرداد 1389 10
- اردیبهشت 1389 9
- فروردین 1389 24
- اسفند 1388 25
- بهمن 1388 34
- دی 1388 17
- آذر 1388 5
آمار : 188828 بازدید
Powered by Blogsky
کاش ها بسیار
افسوس
ابرهای بارانی نیست
این آبی ِ خیره سر را
اما
در آسمان ِعاطفه
ابری اگر هست
از لکه های خون.باورکن اش
که باران زاست
درود بر شما کورش
ببخشید میتونم بپرسم شما اهل کجای ایران هستید؟؟؟
درود بر تو رهای عزیز
و هزاران درود نازنین
چشم در خانه زیبایت خصوصی عرض خواهم کرد
پیروز و شاد و سربلند باشی
آسمان عاطفه همیشه همینجوری بوده.
ابر هاش سرخود هستن.
گاهی می بارند تا سیل می برد عالم را.
گاهی هم انقدر ناخن خشکی میکنند تا هلاک میکنند آدمی را.
سلام آرمان جان
گویا وجه مشترکی است که پیوند مارا مستحم می کند
همین اسمان مشترک است عزیز
شاد یت ارزوی ماست
حرمت نگه دار دلم، گلم،
کاین اشک خون‌بهای عمر رفته‌ی من است
کوروش عزیز سلام
قشنگ بود.
هیچ وقت تحمل دیدن گریستن انسانها را ندارم... و طاقت شکستن دلهایشان.
حرمت نگه داری شده آئینه ی دق ما
که خفقان اورشده مان
چرا که رنگش را همان بهتر که رنگ رخساره ی ما باشد
تو ماهی پرنیان جان
که اینطور شکست دلها را طاقت دیدار نداری
قلب و دلت همیشه شاد و نگاه بی بهره از دیدار دلشکستگان باد
اشک است باران دل
خون است رگبار آن
توان فهم آن جز دل نتواند
و جز دل از آ» باران خیس نخواهد شد
گرمای آه افسوس از آتش افتاده بر متن دل است
و
سرمای آن از سردی ایام سخت و نبود همراهی بی همتا...
نمی دانم این افسوس های دل کی نزول خواهند کرد،
فقط می دانم که خوشا به حال دلیست که لا اقل بارانی دارد!!!!!
هرگز خانه چشم و دلت را بارانی نبینم میلاد نازنین
اگر خانه چشمی به اب دیده نمدار شود
خانه ی ظالم خراب باد
ابر خاکستری بی باران پوشانده آسمان را یکسر/ابر خاکستری بی باران دلگیر است/وسکوت تو پس پرده ی تلخ کدورت افسوس سخت دلگیر تر است.
ویس عزیز هر اسمان دلت ابر حاکستری مبیناد
گاهی فکر می کنم کاش توی دنیای آزاد بدنیا میومدم.کاش کسی با کسی کار نداشت.کاش همه مهربون بودند.وکاش فرخ دوباره وبلاگ جدید بزنه.
کاش ها ی ارمانی بشر پایان ناپذیرند
کاش این کاش ها کم شود
هزاران درود به تو یار همرا ه که کاشی را ارمان کردی که کاش دوستداران قلم فرخند
هزاران افرینت باد
مگه دلی هست که ابری نباشه اگه باشه که دیگه دل نیست سنگه
بله نداجان زیاده
دلائی که خود آگاه .یا ناخودآگاه دلی رو میشکنند
سلام من دارم 3 شنبه شب میرم فکر کنم تا سال دیگه هم همدیگرو نبینیم منو فراموش کن و به خاطر تمام بدیهام منو ببخش ......... از طرف پاییز
کوروش جان یلدا مبارک
بقول شمالی ها
امیرجان
دلم گری ریخت
سپاسگذارم مهربان
مرسی
کورش
شب یلدای خوبی رو براتون ارزو میکنم
رها جان شبهای ما که طولانی تر از یلداست
ممنونم عزیز
برتو نیز مبارک
.محفل آریایی تان طلایی
دلهایتان دریایی
شادی هایتان یلدایی
پیشاپیش مبارک باد این شب اهورایی
از طرف اعضای وبلاگ گارد جاوید این شب زیبا را شما تبریک گفته و آرزو داریم شب به یاد ماندنی داشته باشید
روی گل شما به سرخی انار
شب شما به شیرینی هندوانه
خندتون مانند پسته
و عمرتون به بلندی یلدا
شب یلدا مبارک
سپاس یلدائی من نیز نثار شما همراهان
یادم میاد چند سال پیش
وقتی که پشت کنکور بودم
با دوستم دوتایی درس مس خوندیم
این رفیق ما خطاط هم بود
خط زیبایی داشت.
یه روز به من گفت میلاد یه جمله بگو بنویسم.
منم یکم فکر کردم و گفتم:
ای کاش، ای کاش ها دیرتر به سراغم می آمد.
آخه خیلی ذهنم دم کنکوری درگیر بود!!
دقیقا میلاد جان
جانمان از این ایکاش ها به لب رسید
به یاری اهورا مزدا
با درود به شما دوست عزیز
خداوندا ببین من موج دریایم
که راه سنت تازی نپیمایم
کنار وعده های پوچ بد مستی
بهشتت هرچه باشدخالق هستی
نمیخواهم بهشت هور و پیمانه
بهشتم هر وجب از خاک ایرانه
سراینده : سورنا آرام
تارنمای من با موضوع حجاب در دین زرتشت به روز میباشد.
سپاس گزار میشوم که بادقت مطالعه نموده و دیدگاه خود را در مورد آن بیان کنید.
تا درودی دیگر بدرود
[گل]
سپاس و درودی پر و پیمان یلدائی آرمین عزیز
شاد باشی و سربلند
مرحبای ادونایت باد دلبرکم کورش.
شب زیبایی یلدایت مبارک باد.
براستی کاش ها بسیارند وای کاش کاشی نداشتیم.
چنان چه برایتان مقدور است نگاهی به کلبه ام بیفکن.
و یفرمایید آبا فیلم بلاگم در ابران قابل روئیت است با نه.
بدرود.
درود بر پریزاد بانوی عاطفه
عمرت یلدائی و غمت چون عمر گل
چشم نازنین
باور کردن باور ها خود باور میخواهد....
باورم را به فنا سپرده ام دیر زمانیست
کاش هرگز چنین نشود
چرا که هویت ما را باور نشانه است
اگربیگانه بود می باید که عوض می کردی
ما هویت خود را به باور می باید تبدیل کنیم
به هویت خودم باور دارم ولی به زندگانیم....
نمی دانم!!!
به خدا باور قلبی دارم که ایمان را سبب میگردد ولی به بندگان خدا....
نمی دانم!!!!
در دوران برزخی که هریک به نوعی به سرگشتگی رسیده ایم
چیزه غریبی نیست عزیز
باید به چای تمام باورهای غیر خودی هر ایرانی باور ملی خود را جایگزین کند
هویت واقعی (و گمشده )به نظر این است عزیز
آسمان دلم ابریست کوروش جان
دل با محبتت ایشالا خالی از ابر باران زا باشه...
خدا نکنه میلاد عزیز
امید که این دوران به زودی بپایان برسه نازنین
ممنون مهر ت