سخن کوروش نادرخانی

زمزمه های ادبی کوروش نادزخانی

سخن کوروش نادرخانی

زمزمه های ادبی کوروش نادزخانی

عناوین یادداشت‌ها

  • شعر طنز تب شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 11:55
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 تــب شــــب شد و باز تب آمد به تـــنم سوخت از تب ســـر و پای بــــدنم هر چه آبش بزدم ســـــود نداشت دُن کیشوت بودو کُلَه خُود نداشت گاه هشـــیار بدم ،گاهی مســــت این اثر از تــبم آمد در دســــــــــت گاه غـــرق...
  • من رو خانه ی سالمندان نبرید جمعه 24 دی‌ماه سال 1389 16:29
    وسواسی شده ام مدتی است که دچاراین حالتم خوب می دانم که شاید بعضی از شما عزیزانم را هم رنجانده ام. هر روز قالب جدید.بارنگ و شکل و...متفاوت قالها هرکدام یک مشکلی داره یکی رنگش نامناسبه یکی عکسی با اندیشه ی من نمی خواند . دیگری پیوندها را پنهان میکنه و هزاران مشکل دیگر ولی باورکنید دست خودم نیست.خودم هم خسته شده ام.اگرچه...
  • امید شهر سنگستان(بیاد اخوان) سه‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1389 19:33
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 امید شهر سنگستان کَرک جان بَد بَده ، بر خوان به چاوشی ، حدیث سردی و سرما تو امیدی و نومیدی کَرک جان بَد بَده ، برخوان زاندو هان و ز زاغان سیاه آسمان برخوان سپهر ِتیره ِرا برخوان جزیره قیر گون دریا خزانی را که عریانست بخوان ای قاصدک تنها غزل از آن شط ِ شیرین غزل از...
  • بوم ِ بومی جمعه 17 دی‌ماه سال 1389 17:32
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 آسمان دل ،دشت ِ دلتنگی غم در او چو آهوئی چشمه سار دل را ،اشک می خرامد چنان قوئی کوچ دارد این پرستو دل رو به ناکجا آباد چشم تو به پرواز است آسمان ِ آبی و شاد هان کجا، بگو کجا رفتی؟ ای تو همراه دیرینم من اگر منزوی و غمین تو شدی یاد ِ دیرینم ناله های این دل ِ خاموش...
  • نان سه‌شنبه 14 دی‌ماه سال 1389 21:40
    برای دیدن وافعی عکس هاکلیک کنید
  • سرد مهری خزان سه‌شنبه 14 دی‌ماه سال 1389 19:55
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 خون ِ سرخی که به دل بود، ره دیده گرفت آسمان، رنگ شفق، از دل رنجــــیده گرفت هرچه گفتم، دل بیـــچاره مرا چاره نبــــــــود زهر خندی زد و حرفم، همه نشنیده گرفت ســـــــرد مهری خزان، چهره دُژم کرد ولی گرمی آتش عشــقش، دل شـوریده گرفت غنـــــــــچهء مهرکه بین من او...
  • ایران بانو دوشنبه 13 دی‌ماه سال 1389 21:43
    دوستی می گفت اوایل ازدواج که شرّوشوری داشتیم .بچه را تو حال دور ورش رو شلوغ می کردیم با اسباب بازی و.... خودمون می رفتیم تو اتاق خواب. امروز فکرمی کردم نکندجهانخواران باآوردن فارسی وان و من وتو و1و2وسریالهای زیبا و جذاب برای مردمان تشنه وبی بی سی کیفیت بالا و... ما شده ایم همون بچه ها و اونا هم با ایران خانم رفته اند...
  • دل دریائی یکشنبه 12 دی‌ماه سال 1389 11:58
    برای دیدن وافعی عکس هاکلیک کنید Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 رد پای تو را بر دریا دیدم در این بیکرانه دل به دریا سپردم از این رویا چون موج (که بر ساحل آغوش می گشاید) برگشته کف بر دست تهیدست و خسته
  • صدایم کن جمعه 10 دی‌ماه سال 1389 22:38
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 صدایم کن چه غمگنانه سرودی نسیم سرخ ِ خاطره ها را به مژگان قیر گون لبانت وتوهّم عشق را به نیشتر ِغربت شکافتی. صدایم کن در تنهائی های بی حساب وزین گرداب ِجانکاهم برهان که هیچکس جز تو به گلستان شعر راهم نداد. ومن نیز جز تو شعری نسرودم.
  • من اینجام جای همه ی شما عزیزانم خالی پنج‌شنبه 9 دی‌ماه سال 1389 20:52
    برای دیدن وافعی عکس هاکلیک کنید ( ۱ ) چنان کویری دل به دریا زده ام شاید دریائی ببینم!! سیراب سراب ها ( ۲ ) سکوت و تنهائی ام را به دریا گفتم وسپردم که زمزمه شکستنم را هرگز به غیر نگوید بگذار بسته بماند این راز سر به مهر
  • سفالینه دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 20:58
    سفالینه خوش بنشین در بر ِ این دلِ بی کینه درد آتش ِ بنهفتــــه شو ،در دل ِاین سینه درد بانگ بر آمد به ما ، رنجــــــــــه مدارید دل خورده به پیــــــــشانی ،ِمردم پیشنه درد در سده ها ماندنی ،عشق به هـمراه درد بر همه دوران ِ ما ،گشـــــت سفالینه درد شاهد دور شباب ،رفته به نســــیان و زود آنچه به من رخ نمود ،پیر در...
  • برنده جایزه یکشنبه 5 دی‌ماه سال 1389 04:30
    برنده جایزه داوران 14مین جشنواره بین المللی کارتون و انیمیشن سئول - کره
  • مهمانی آش(طنز) جمعه 3 دی‌ماه سال 1389 17:44
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 اومدی به شهر ِما آش بخوری نکنه متلک اوباش بخوری شله زردی یا حلیمی آش جو آش ماست و دوغ و از ماش بخوری 88
  • یاد باد آن روزگان یاد باد(۱) چهارشنبه 1 دی‌ماه سال 1389 12:25
    گفتم امروز یکی از کارهای سالهای گذشته خودم را دوستان همراه ببینند برای دیدن اندازه واقعی روی آن کلیک کنید
  • جدول یلدائی سه‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1389 13:25
    ستایش مهر ِمارا، ماه گردون ............را آفریدی ،مهر افزون خدارا !عمر او یلدا بگردان اگرچشمم ز رفتارش شده خون جای خالی را برای خودتان پرکنید یک راهنمائی میتوانید بگوئید فلان را آفریدی،مهر افزون
  • شعری از حافظ و پاسخی زیبا از سایه سه‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1389 02:49
    شعری ازحافظ روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست در غنچه‌ای هنوز و صلت عندلیب هست گر آمدم به کوی تو چندان غریب نیست چون من در آن دیار هزاران غریب هست در عشق خانقاه و خرابات فرق نیست هر جا که هست پرتو روی حبیب هست آن جا که کار صومعه را جلوه می‌دهند ناقوس دیر راهب و نام صلیب هست عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد ای خواجه...
  • روزی تر و خشک من بسوزد * آتش که به زیر دیگ سوداست(سعدی) دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 22:50
    تهرانی :رسیدن بخیر شمالی :سلامت باشی تهرانی : کی اومدی؟ شمالی : دیشب رسیدم تهرانی : از آتش سوزی جنگل چه خبر؟ شمالی :آتش سوزی!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ تهرانی :بله . همونی که هرلحظه این رسانه های بیگانه مرتب تکرار می کنند شمالی :دلت خوشه بابا . کدام جنگل ؟کدام آتیش؟ ت هرانی :یعنی چی؟یعنی آتشی نیست؟ همه دروغه؟ شمالی :تعجب می کنم...
  • کاش ها بسیار دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 02:08
    افسوس ابرهای بارانی نیست این آبی ِ خیره سر را اما در آسمان ِعاطفه ابری اگر هست از لکه های خون. باورکن اش که باران زاست
  • شراب دیده جمعه 26 آذر‌ماه سال 1389 02:04
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 نهان منم .که زچشم ِهمه باده می خورم وجام ِباده ِبه یاد مردم ِازاده می خورم به جام ِچشم نگارم چو مهر افزون شد به بین مرا شراب دیده ی افتاده می خورم فسوس ، که مردم دیده ا م گیج گریه های بیهوده ومن این باده را نشسته نه. ایستاده می خورم چه غم که شادمانی خود رابه هیچ...
  • عقل وعشق پنج‌شنبه 25 آذر‌ماه سال 1389 13:30
    عقل پرسید که دشوار تر از مردن چیست؟ عشق فرمود فراق از همه دشوارتر است؟ فرغی بسطامی
  • وای تجاوز جنسی!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/ چهارشنبه 24 آذر‌ماه سال 1389 21:37
    طرحی در حمایت از آزادی تمسخر ومحکومیت دادگاه ویکی لیکس
  • بت سه‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1389 11:19
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 چه باید گفت؟ به هنگامی که تیری از کمان ِ چشم ِدلسوزی نشان ِ بی نشانت را به آماج ِ پذیرش می کشاند ................سخت هم زیباست چه باید بود؟ گرامی لحظه ای کو هم ترا درخاطرات ِخویش همان گمگشته ء افسانه میخواند ..............که آنهم یک فسون خفته در رویاست ودر آن معبد...
  • چه رفته برما؟؟ یکشنبه 21 آذر‌ماه سال 1389 20:55
    امروز یکی از همکارانم نیامد و وقتی که غروب دیدمش و علت غیبت را جویا شده و سرزنشش کردم که باید فلان کار را انجام میدادی و نیامدنت ضرری زیاد دارد . در کمال نا باوری گفت آن کار را دیشب در مسجد تمام کردم و به زودی ثمره اش را خواهی دید. و وقتی توضیح داد متوجه شدم که دقیقا بهتر انجام شده است ولی هنوز مانده ام که مگر مسجد...
  • چشمان ِ تو شنبه 20 آذر‌ماه سال 1389 14:22
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 چشمان ِ تو داستانی از .........هزار و یک شب است. و من شهرزاد ِ قصه گوی ِ در آن قصه های غُصه های ِ نا تمام وتو پادشاه ِ زنده دار ِ شب به چشمان ِ من.
  • [ بدون عنوان ] جمعه 19 آذر‌ماه سال 1389 19:58
  • تو کتم نرفت!!!!!!!! پنج‌شنبه 18 آذر‌ماه سال 1389 20:27
    دوستانی که همراه هستند میدانند در این وبلاگ راجعه به بحث یارانه ها و ..مطالبی نیز داشته ام وبخصوص در پست برق از سرم پری د اشاراتی به گرانی قبض برق داشتم .شاید بپرسید اخر تو که تو کار ادبیاتی و شعر .چکار داری که یارانه چه شد ؟و چرا اینهمه گرانی؟ .بله من هم اگرچه هرچقدر سیب زمینی باشم و بی رگ . ولی با قبضی که بایدپرداخت...
  • تک بیتی پنج‌شنبه 18 آذر‌ماه سال 1389 12:11
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 ثروت ِدنیا، نمی خواهم، اگر بی یار باد آنچه میخواهم تویی و هرچه بادا باد باد
  • بیکاری هم بد نیست!! سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 20:37
    همیشه نازک خیالی وطنز مرا جذب کرده است در ن ت خواندم از اونجایی که آمریکا نمی‌تواند هیچ غلطی مرتکب شود، پس تمام کارهایی که آمریکا می‌کند صحیح است!!!!!
  • اعجاز حسن دوشنبه 15 آذر‌ماه سال 1389 21:10
    اعجاز حسن گفتم به چشم ،راز دل افشا شود نشد وین نامه ،نا نوشته،چو انشا شودنشد بستم به بال دیده، غزل را که دل سرود بر بام تو نشیند و پر، و ا شود نشد دل خواست، دم به دم که غنیمت شمارد آه شمعی که قطره قطره ،به یلدا شود نشد با رآی عقل ،از سر صدقم، ز سرّ عشق دیدم مگر ،که حل معما شود نشد گفتا :که راه عشق نه راهیست رفتنی هر...
  • قلمی از قلمدان قاضی افتاد. دوشنبه 15 آذر‌ماه سال 1389 01:25
    قلمی از قلمدان قاضی افتاد. شخصی که آنجا حضور داشت گفت ... : جناب قاضی کلنگ خود را بردارید. قاضی خشمگین پاسخ داد: مردک این قلم است نه کلنگ. تو هنوز کلنگ و قلم را از هم باز نشناسی؟ مرد گفت : هر چه هست باشد، تو خانه مرا با آن ویران کردی