سخن کوروش نادرخانی

زمزمه های ادبی کوروش نادزخانی

سخن کوروش نادرخانی

زمزمه های ادبی کوروش نادزخانی

طالع ِ خراب

شور و التهابم  ، کار   داده  دستم

عشق ِ بی جوابم ،  کار داده دستم


چشم  ِ مست ِاو را، دل بدید و گفتا
کاســه ء شرابم ،کار  داده   دستم

عشق ِآتشینش ،شعله ای بجان زد
جستجوی ِآبم ،  کار داده     دستم

بوسه ای ربودم ،گفتمش که دانم
کار  ِ با شتابم ، کار داده     دستم

او رمید و دل هم ،سوخت از رمیدن
این دل ِ کبابم ، کار داده     دستم

آگهی ز حالم ، سرزنش ندارد
کار ِ نا صوابم  ،کار داده     دستم

این دل ِ از جدائی ، سخت می هراسید
طالع ِ خرابم  ، کار داده     دستم

دل ِ که روز و شب را می طپد به یادش
بخت ِ رفته خوابم کار داده     دستم

یاد ِتو به قلبم ، چون ردیف شعر ست
این ردیف  ِِنابم ،کار داده     دستم

دوستان اگر برای بعضی از شما این شعر تکراری است .ببخشیدم .که تکراری نمیدانم

Share

سنگ شدم


همه گویند: بیا

 بشو این  سنگ ِ دل ما تو صبور!

ولی افسوس

کسی

هیچ نگفت:

که تو هم دل داری؟



Share

فریاد خاموشی


4p1lisaczgmbr85iunw.jpg

شمعی اگر افروختی

یاد مرا خاموش کن

عمرم اگر بر باد شد

جامی دگر را نوش کن

 

دل را شکستی بی خیال

با او نشستی بی خیال

عهدی تو بستی بی خیال

از عشق رستی بی خیال

 

تو گل فروشی گفتمت

گل هم به گلدان خوشتر است

این دل لیاقت خواهد و

بی یار بودن خوشتر است

 

گفتی که من راهی شدم

گفتم که حق پشت و پناه

گفتی ببخشم من ترا

گفتم که هستم خیر خواه

 

پنداشتم ماه منی

دشت دلم را توسنی

نفرت نهادی بر دلم

بیزار از هرچه زنی

 

بس میکنم دیگر سخن

فریاد خاموشی شوم

عذری نداری پیش من

غرق فراموشی شوم

 

 

آتش پنهان

آتش پنهان
 

ای نار پنهان ، ای چیره ی جان ،خاموشیت به
طوفان ِ روحی ،در اوج ایمان ، خامو شیت به

در دا که مارا ،بی درد دردی،دارو نخواهیم
از کس چو آسان ،ای درد ودرمان،خاموشیت به

آرامشت خوش،چون خواب و ترمه ،بی خواب مارا
فرسوده بگذار ،ای مایه ی جان،خاموشیت به

برجسم و جانم ،اتش نهادم ،تا پخته گردم
گردید دوران ، ای نار  پنهان ، خاموشیت به

بر خاتمم شد ،نقشی ز یاران،بر آن نگینش
عشق است و ایمان، داد سلیمان ، خاموشیت به

وصلی چشیدی،در بزم یاران،دیگر چه خواهی
از دست دونان،ای دیده حرمان،خاموشیت به

مهر 78

ترانه ی 2

تو بگو واسه پریدن چی می خوام؟

واسه ی از تو بریدن چی می خوام؟

 عشق اگه اینه که تو گفتی بهم

واسه ی تو رو ندیدن چی می خوام؟

 

دنیائی که این همه پسته بگو

واسه چی باید تمومش بکنم؟

 واسه چی باید به یاد تو فقط

عمر باقی رو حرومش بکنم؟

 

تو که رفتنی بودی بگو چرا

چراغ امیدم و آتیش زدی؟

 تو اتیش زدی به جون من

با کلام آخرت تو نیش زدی

 

تو گناه کردی و من دعات کنم

من به یادتم .نخواه صدات کنم

 برو بر دل شکسته  آه نکش

نه تو شیطانی و نه خدات کنم

 

خدای ما مهربون و با وفاست

خدای دلهای پاک و بی ریاست

 نه دروغ دوست داره ونه غم می خواد

یار دلهای شکسته. باصفاست