عنوان (.) مدتهاست ذهنم را به خود مشغول کرده است.
پایان یک جمله یک نقطه است که هیچ گریزی از آن نیست.
می توان نوشت و زورکی هم نوشت اما جمله که بپایان رسید دیگر گزیری از آن نیست .
یعنی آن جمله بسته شده و باید رفت به جمله ی بعد چه نقطه را بگذاری یا نه.
مثل مرگ ، یک انسان برخلاف بعضی باورها که به حیات پس از مرگ باور دارند و ریشه در اندیشه های هندی دارد . اما انسان با نقطه ی پایانش تمام می شود.
و چه زیباست پیران خرفتی که داعیه ی نامداری دارند بدانند
لااقل در این زمان نقطه ی پایان ، نام را به نیکی به خاک بسپارید.
درود دوست عزیز
کاملا میفهممت.
خوشحال میشم سر بزنی به وبلاگم
بیکران درودها بادتان عزیز
متاسفانه آدس تان برای من باز نشد
❤
سلام مجدد
ببخشید آدرس وبلاگم رو اشتباه نوشته بودم.
درود و سپاس مجدد مهرتان را ❤
گاهی باید به میخهایی فکر کرد،که روزی به این دیوار کوبیدیم،و به آن چیزهایی که هرگز به میخها نیاویختیم ،درودها و سپاس ها بزرگ مرد سرزمینم
مهرتان را سپاس ها دارم ❤
درودها استادم
بیکران درودها مهربان دل ❤