سخن کوروش  نادرخانی

سخن کوروش نادرخانی

زمزمه های ادبی کوروش نادزخانی
سخن کوروش  نادرخانی

سخن کوروش نادرخانی

زمزمه های ادبی کوروش نادزخانی

.

عنوان (.) مدتهاست  ذهنم را به خود مشغول کرده است.

پایان یک جمله یک نقطه است که هیچ گریزی از آن نیست.

می توان نوشت و زورکی هم نوشت اما جمله که بپایان رسید دیگر گزیری از آن نیست .

یعنی آن جمله بسته شده و باید رفت به جمله ی بعد چه نقطه را بگذاری یا نه. 

مثل مرگ ،  یک انسان برخلاف بعضی باورها که به حیات پس از مرگ باور دارند و ریشه در اندیشه های هندی دارد . اما انسان با نقطه ی پایانش تمام می شود.

و چه زیباست پیران خرفتی که داعیه ی نامداری دارند بدانند

لااقل در این زمان نقطه ی پایان ، نام را به نیکی  به خاک بسپارید.

نظرات 4 + ارسال نظر
محمد امین ناجی جمعه 1 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 06:41 ب.ظ http://Mohammad.amin.naji

درود دوست عزیز
کاملا میفهممت.
خوشحال میشم سر بزنی به وبلاگم

بیکران درودها بادتان عزیز
متاسفانه آدس تان برای من باز نشد

محمد امین ناجی جمعه 1 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 07:00 ب.ظ http://Mohammad-amin-naji.blogsky.com

سلام مجدد
ببخشید آدرس وبلاگم رو اشتباه نوشته بودم.

درود و سپاس مجدد مهرتان را ❤

Akhm جمعه 1 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 08:08 ب.ظ

گاهی باید به میخ‌هایی فکر کرد،که روزی به این دیوار کوبیدیم،و به آن چیزهایی که هرگز به میخ‌ها نیاویختیم ،درودها و سپاس ها بزرگ مرد سرزمینم

مهرتان را سپاس ها دارم ❤

Poneh جمعه 1 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 09:06 ب.ظ

درودها استادم

بیکران درودها مهربان دل ❤

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد