سخن کوروش  نادرخانی

سخن کوروش نادرخانی

زمزمه های ادبی کوروش نادزخانی
سخن کوروش  نادرخانی

سخن کوروش نادرخانی

زمزمه های ادبی کوروش نادزخانی

غربتی قریب

wbzs0gtgp2bcdxca8qm.jpg

حس غریبی دارم

گویا برف زیبا  کار خودش را کرد

وجوانه ی جوان نشده

دارد طعم پژمردگی را تجربه می کند

نمی خواستم کسی رانگران کنم. این را خوب میدانم که از سر دمدمی مجازیم است


نظرات 4 + ارسال نظر
فاطیما جونم دوشنبه 10 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 09:23 ق.ظ http://fatimaaa.blogsky.com

دوست خوبم ممنونم که اومدی سر زدی
بازم بیا

خواهش می کنم
این وظیفه من است که محبتی را با محبتی پاسخ دهم
من هم ممنون حضور گرم تو هستم

فتح باغ دوشنبه 10 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:00 ق.ظ http://fathebagh.blogsky.com

سلام کوروش عزیز

بعد ازهر زمستانی بهاری زیبا در راه است .
آماده باش برای شکوفه زدن دوباره و معطر کردن هوای پیرامونت.

« دوباره از فراز کوهسار پاک و بی وزش
قدم به کوره راه تیره می نهد.
به هر کجا زیباروئی پانهد
گل های نغز و آواز پرنده می جوشد.
دوباره بهار احساسم را می فریبد
که در این پاکی شکوفا
زمین میزبان من انگار
دارائی و میهن دوست داشتنی ست .»

سلام بر پر نیان عزیز
سپاسگذار مهر تو که بزرگواری می کنی
واینگونه مرا مورد محبت قرار داده وشاعرانه باز
امید را به من دمدمی مزاج هدیه میکنی

میلاد دوشنبه 10 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:41 ق.ظ

کوروش جان باز رفتی سراغ دشوار نویسی!!
چه اتفاقی افتاده که دلت به درد اومده؟
حستو خوب درک کردم.
متن قشنگی بود.

ممنون میلاد جان
کاریش نمیشه کرد.گویا باید با این دمدمی بودن همچون گذشته
باید بسازم

آرسینه چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 03:55 ب.ظ http://tabita.persianblog.ir

خیلی وقتا آدم بی جهت دلش می گیره
گمون نکنم از دمدمی بودن باشه

لحظه ای بودن این حس است
که نشانه ی این واقعیت است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد