سخن کوروش  نادرخانی

سخن کوروش نادرخانی

زمزمه های ادبی کوروش نادزخانی
سخن کوروش  نادرخانی

سخن کوروش نادرخانی

زمزمه های ادبی کوروش نادزخانی

طالع ِ خراب

شور و التهابم  ، کار   داده  دستم

عشق ِ بی جوابم ،  کار داده دستم


چشم  ِ مست ِاو را، دل بدید و گفتا
کاســه ء شرابم ،کار  داده   دستم

عشق ِآتشینش ،شعله ای بجان زد
جستجوی ِآبم ،  کار داده     دستم

بوسه ای ربودم ،گفتمش که دانم
کار  ِ با شتابم ، کار داده     دستم

او رمید و دل هم ،سوخت از رمیدن
این دل ِ کبابم ، کار داده     دستم

آگهی ز حالم ، سرزنش ندارد
کار ِ نا صوابم  ،کار داده     دستم

این دل ِ از جدائی ، سخت می هراسید
طالع ِ خرابم  ، کار داده     دستم

دل ِ که روز و شب را می طپد به یادش
بخت ِ رفته خوابم کار داده     دستم

یاد ِتو به قلبم ، چون ردیف شعر ست
این ردیف  ِِنابم ،کار داده     دستم

دوستان اگر برای بعضی از شما این شعر تکراری است .ببخشیدم .که تکراری نمیدانم

Share
نظرات 22 + ارسال نظر
مرتضی جمعه 20 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:28 ب.ظ http://agaed.mihanblog.com

سلام دوست من وبلاک زیبایی دارید موفق وسر بلند باشید.

سلام بر تو نازنین
سپاسی از مهر و قدر شناسی

شاد باشی و نوروزت به شادی برقرار

کافه چی جمعه 20 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:58 ب.ظ http://cafe-gap.blogfa.com

با سپاس از حضور گرمت نازنین[گل]

از اظهار لطفت بینهایت سپاسگزارم

راستی نوروز باستانی پیشاپیش بر شما هموطن نازنینم خجسته باد

به امید ایرانی آباد و آزاد




پاینده باشی
[گل][گل][گل][گل]

درود بر تو نازنین
من به لطف مهربان نگار امدم و سپاسگذارشم

و تو نیز لطف کردی

شاد باشی و چون نوروز پیروز

بانوی شرق شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:04 ق.ظ http://www.royavash.blogsky.com

لبخند او برآمدن آفتاب را
در پهنه ی طلایی دریا
از مهر می ستود
در چشم من ولیکن
لبخند او برآمدن آفتاب بود...(مشیری)

عالی بود

به به
باز هم هدیه ای زیبا
از شاعر کوچه تنهائی و خاطره

ممنونم بانو

چه فرقی می کند! شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:48 ق.ظ http://chefarghimikonad.persianblog.ir/

سلام کورش عزیز
اها ... دیدی گفتم من حرف دل ندارم ... پس شعر نتوان گفتن
یاد شعر فریدون مشیری افتادم ... مهتاب نه ها ... به قول خودش مشیری فقط مهتاب نیست ...
به او گفتند: شاعر را بیازار؟
که شاعر در جهان ناکام باید
چو بیند نغمه سازی رنج بسیار
سخن بسیار نیکو می سراید
...
حالا باید برم بپرسم از دلم که تو اینچنین خوب چرای شاعر می شدم اگر داده بودی به دستم یه دو سه کاری

سلام نگار جان

تو سرشار احساسی

وگرنه این زیباترین قطعه از شاعر کوچه ها را در خاطر نداشتی

آرمان شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 06:14 ق.ظ http://www.fun-center.blogsky.com

چقدر اطرافیان ، کار میدهند دستتون . خسته نباشید
مثل همیشه جالب و دیدنی
ولی انگار ما رو فراموش کردید هااااااا

سلام آرمان فراموش نشدی عزیز

بارها آمدم نمیدانم چرا نظرات برایم باز نمی شود
حتی خواستم بوسیله ی تماس با مدیر بهت اطلاع دهم
ان هم باز نشد

نمیدانم شاید برای من و شانس من است

ممنونم از محبت بسیارت

راستی الان هم تعجب کردم چطور باز شد


تو عزیز تو دل ما جا کردی و به هیچ حیله خارج نخواهی شد

ممنونم از این همه محبتت

آرمان. شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:40 ق.ظ http://abdozdak.blogsky.com/

اینجا چقدر گرم است استاد!
قلب کسی اینجا گر گرفته است؟
خیلی آتشی و سوزان شده است

داره به دل ما هم سرایت میکنه
فعلا استاد!

وقت سوختن ندارم

سلام آرمان جان

اجاق ما ظاهرا نباید خاموش بشه
ما رو سوزانده
مواظب باش




موچه کوچولو شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:13 ق.ظ http://koocholoamin.blogsky.com/

سلام کوروش
خوبی؟
مرسی
بابت سر زدن
قشنگه
شعر خوجگلی که گذاشتی
دوسش میدارم
قالبتو گفتم بابا

سلام عزیز مهر بان

مهم محبتی است که در کلام داری

حال قالب یا شعر

چه فرقی میکنه


من رو ممنون حضورت کردی

‌ندا (حرف دل) شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:50 ق.ظ http://nedayeghalbeman.blogfa.com/

بیهوده چرا سه تار دستم داده
یک حالت گریه دار دستم داده
این عشق که گفته اید این حس عجیب
انگار دوباره کار دستم داده......

جای دست زدن در شکلها خالی

هزار هم کم است

ممنونم ندا جان
ممنون


راحله شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:20 ب.ظ http://golbarg-paeze.blogfa.com

سلام بابا کوروش
مرسی که اومدین تولدم رو تبریک گفتین. و ممنون به خاطر همه چییییییییی.
راستی ونوس تو مچاله های میتیلیها من هستم هااااااااا
مرسی که مارو همراهی میکنید
البته همه ی زحمتش گردن مرجان هستش
منتظرتون هستمممممممممم

سلام گلم

خوبی؟

مگه میشه تو تولد یک ستاره شرکت نکرد

برای تو و مرجان عزیز

آرزوی توفیق و سربلندی دارم

شاد باشی


قندک شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:48 ب.ظ http://ghandakmirza.blogfa.com

آهای سیاوش جان .بیا داداش .فداتشم .بیا یک آهنگ تاپ و مشتی بذارروی این شعر محشر داش کوروش و بده ابی جان بخونه (مثل منو حالا نوازش کن)تا ما حسابی حالشو ببریم

درود بر تو مهربان

میرزا جان این سخند همچون قندت
کار دستمون میده ها

ممنون مهربانی های همیشگیت

آرمان شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 03:24 ب.ظ http://www.fun-center.blogsky.com

♫♪میدونم سرتون شلوغه و وقت ندارید به وبمون سر بزنید♫♪
♫♪اما اومدم بگم که با داستان جدیدی آپم♫♪

سلام آرمان فراموش نشدی عزیز

بارها آمدم نمیدانم چرا نظرات برایم باز نمی شود
حتی خواستم بوسیله ی تماس با مدیر بهت اطلاع دهم
ان هم باز نشد

نمیدانم شاید برای من و شانس من است

ممنونم از محبت بسیارت


MAHSA94 شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 03:56 ب.ظ http://MAHSA94.BLOGFA.COM

سلام من یک وبلاگ تازه راه اندازی کردم.
بیا به من سر بزن.خوشحال میشم عزیزم[قلب]

سلام مهسا جان

پس با دسته گل باید بیام

خرج گذاشتی رو دستمون
این دم عیدی


آرمان. شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 05:02 ب.ظ http://abdozdak.blogsky.com/

استاد! کاش امروز منم وقتی برای گر گرفتن داشتم
حیف فرصت نشد
خیلی هوایی شده بودم

سلام عزیز دل برادر

این گر گرفتن ها رو از دست نده مهربان

کم پیش میاد
قدرش بدان

بانوی شرق شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 05:38 ب.ظ http://www.royavash.blogsky.com




زیبا بود استاد...

خوشحالم بانو که خوشت آمد

باعث افتخار است




فریناز شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 06:28 ب.ظ

سلام استاد خوبم
کارهای خوب رو قبول کنین با دستان پر مهرتون استاد....

کار دل ناتمام است همیشه...

انگار دلمان که تمام شود روز اتمام خودمان می شود...

چون گل سرخی که گذاشته بودید زیبا و شکوفا بود

سلام فریناز عزیز

بله روزگار به روز دل در ارتباط روز دل به خوشی باشه
روزگار خوشه و شاد

روزگارت خوش

فرخ شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:37 ب.ظ http://chakhan-2.blogsky.com

امان از عشق و خاطره هایش ... امان از هجر . . . امان از سوز و گداز فراق . . . امان از معشوق . . امان از سرگشتگیها . .. امان از زمانه!
سلام بر شما .......

سلام فرخ جان


همیشه مهربان و همیشه پر احساس

ممنونم از همراهی و همدردیت

احمد شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:42 ب.ظ http://bazarche-irooni.blogsky.com

سلام کوروش جان

بازم مثل همیشه شعرات قشنگن

همیشه پایدار باشید

سلام احمد جان



امید که همیشه شاد باشی و در رسیدن به اهداف پر توفیق


ممنونم بخاطر لطفت

توحید شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:12 ب.ظ

درود بر استاد عزیز

بسیار عالی بود استاد و باز هم لذت بردم ...

او رمید و دل هم ،سوخت از رمیدن
این دل ِ کبابم ، کار داده دستم



درود بر تو نازنین یگانه

جسارتا عرض کنم که گرفتم که چرا این
بیت به دلت نشست

امید که دلت سرخ و شاد باشه و همیشه قرین مهر


ندا شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:57 ب.ظ

کامنت من کو؟
من قهر کردم

نه ندا جان

منم ندیدم

میشه لطفا

چون منم دلم داشت می گرفت آخه


سیما یکشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:27 ق.ظ http://eshgheroyayee.blogfa.com/

سلام استاد با این که عهد کرده بودم دیگه نیام ولی نتونستم ببخشید

گاه که میایم از پنجره کسی را با آواز بلند بخوانم تازه بیاد میارم....کوچه تاریک است
مشت میکوبم بر در پنجه
می سایم بر پنجره ها من دچار خفقانم!
من به تنگ آمده ام از همه چیز بگذارید هواری بزنم
آآآآآآآی!!!
با شماهستم! این درها را باز کنید! من بدنبال
فضایی می گردم!
لب بامی!
سر کوهی!
دل صحرایی
که در آنجا نفسی تازه کنم.
آه!!!
می خواهم فریاد بلندی بکشم که صدایم به شماهم برسد.
من هوارم را سرخواهم داد!
چاره ی درد مرا باید این داد کند.

ازشما خفته ی چند! چه کسی می آید بامن فریاد کند؟

حس می کنم فشار گیج کننده ای در زیر پوستم وجود دارد، می خواهم همه چیز را سوراخ کنم وهر چه ممکن است فروبروم. می خواهم به اعماق زمین برسم عشق من آنجاست در جاییکه دانه ها سبز می شوند و ریشه ها بهم می رسند و آفرینش در میان پوسیدگی خود را ادامه می دهد گوئی بدن من یک شکل موقتی زودگذر ایست می خواهم به اصلش برسم می خواهم قلبم را مثل یک میوه رسیده به همه شاخه ها آویزان کنم."

فروغ فرخزاد

ویس یکشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:51 ق.ظ http://lahzehayenab.blogsky.com

سلام بر ویس عزیز








emperatur یکشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:28 ق.ظ http://www.senatorha.com

درود بیکران بر شما هموطن نیکو سرشت
پیام شما را دریافتم
لطفا به من بگویید آیا سراینده این شعر شمایی؟
که اگر چنین است باید به همکارم مبین خرده گیرم که بدون نام شما چنین شعر زیبا را در سایت درج نموده
اگر چنین است پوزش ما را بپذیرید
مدیر سایت سناتورها و سایت ناجی

درود بر تو مهربان
چشم رنجه کرده اید
اری از ارتکابات دلتنگی های حقیر است
سخت نگیرید و به اغماضش بنوازید
جوان است و انسان
که ما ادمیان مبری از خطا نیستیم
او به من لطف داشته که این دلنوشته را پسندیده
و طبق عادت مالوف نت (با تاسف )عمل کرده و جوان است قابل تقدیر و راهنمائی
باز هم سپاسگذار چشم رنجه ات نازنین
از آشنائیت خوشحالم و مسرور


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد