سخن کوروش نادرخانی

زمزمه های ادبی کوروش نادزخانی

سخن کوروش نادرخانی

زمزمه های ادبی کوروش نادزخانی

حرف حق ، جواب نداره

هر کار میکنم نمیشه. آخه مگه میذارند! هی میگم زبان در کام کنم، نمیذارندکه .

اگر هم هیچی نگی . میگند .چه احمق هایی بودند.

البته بی راه هم نمی گویند.

آخه ..

گفتم:چی شده . باز جوش آوردی؟بگو . خودت رو سبک کن. آمپر می چسبونی ها!

گفت : آمپر چسبوندم .

گفتم:نکنه قبض هات رو نتونستی پرداخت کنی؟ یا پلیس جریمه ات کرده؟

یا اینکه با خانمت بحثت شده؟

گفت :مگه تو باغ نیستی؟. آخه این چه وضعشه ؟اینهمه سال اومدند طرح اجرا کردند

گفتند و گرفتند . آخرش چی شد؟

باز سال بعد ،روز از نو روزی از نو. آخه مگه چند بار آدم یک اشتباه رو تکرار میکنه؟ بس نیست؟

گفتم: بابا آرامتر. پیاده شو با هم بریم.انگار همین امروز اومده اینجا! مرد حسابی سی ساله داری زندگی می کنی هنوز برات عادی نشده ؟

گفت عادی ؟ مگه ادم چند بار بدنیا میاد؟عمرمون رفت !اینا کار یاد نگرفتند.

گفتم : خوب نگفتی کدوم طرح؟خبر تازه ای شده ؟

گفت : ایکاش تازه بود. درد منم همینه که تازه نیست.تکرار اشتباهه سالها قبله

گفتم: خوب

گفت: طرح جمع آوری دیش های ماهواره. طرح مبارزه با بدحجابی

وقتی که داد میزنی بابا این تلویزیونتون رو درست کنید . دست از این سریالهای آبکی تحلیل ها و کارشناس های رنگ و وارنگ.....

چرا مردم رو احمق فرض می کنند

گفتم :کوتاه بیا بابا. حق داری.

ولی باید صبور باشی .تا ببینی خدا آخر و عاقبتمون رو چی رقم زده.

.......

دیگه چی داشتم بگم . جز سکوت . از قدیم هم گفته اند: حرف حق جواب نداره!!!

کوروش نادرخانی شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:36 ب.ظ

نظرات 56 + ارسال نظر

محمد سه‌شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:13 ب.ظ http://baseirat.mihanblog.com/

"خدایا تو میبینی و سکوت میکنی
ولی ...
مردم نمی بینند و فریاد می زنند"

"خدایا چه بی حساب و بی صدا می بخشی و ما...
چه حسابگرانه تسبیح می گوئیم"

"می گن با هرکی دوست بشی شکل و فرم اونو می گیری...
فکرشو کن...
اگه عاشق خدا بشی چه زیبا شکل می گیری"

"خدایا آنگونه زنده ام بدار که
نشکند دلی از زنده بودنم
و آنگونه بمیرانم که به وجد نیاید کسی از نبودنم"

ممنونم سرزده اظهار لطف فرمودید
تعدادی ازمطالب شما را خواندم جذاب بودند
بازهم منتظر نظرات زیبایتان هستم
ممنونم پاینده با شید

سلام محمد عزیز

تشکر از این متن زیبا و پرمعنا

ایران پرست سه‌شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:41 ب.ظ http://www.arabsetiz.blogfa.com

به خشنودی دادار اورمزد.
تارنما ایران پرست پس از شش ماه دوباره با نوشتاری ارزشمند با نام :
زادگاه اعراب خوزستان (ریشه اعراب خوزستان)(بخش نخست)

به روز میباشد.

دوستانی که میخواهند دراین باره اگاهی داشته باشند خواندن این نوشتار بر انها بایسته میباشد.

این واپسین بازخوانی من از همه دوستان میباشد.
دوستانی که خواستار خواندن نوشتار های ایران پرستند میتوانند ماهی یکبار به این پایگاه امده و نوشتارهای نو را بخوانند.
(شوند بازخوانی نکردن دوستان بی گمان کمبود بی اندازه وقت نویسنده میباشد.)

اما باز هم اگر هنگامه و زندگی با ما سر یاری داشت دوباره و چندباره دوستان را از به روز رسانی ها اگاه خواهم نمود.

با سپاس پیشین از یکایک دوستان.

سامان عزیز

سپاسگذار مهر همیشگیت

๑۩۞۩๑زیــــــبا๑۩۞۩๑ سه‌شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:05 ب.ظ http://zibaaa.blogsky.com/

نمیدونم چرا ولی حس میکنم حرف همو درک نمیکنیم من فقط و فقط نظرمو در مورد این طرح مبارزه با بدحجابی گفتم ولی شما دارید هی اینورو انورش میکنید
من از اینکه مخالفان زیاد انسجام فکری و قلبی ندارن متاسف میشم تا از بی عدالتی حکومتیها

زیبا جان درک مطلب زیبایت سخت نبود عزیز
فقط فرق من با تو در این است که
من موضوع را کمی وسیع تر می بینم
یعنی اینکه من یا تو مخالف یا موافق حجاب باشیم مطرح نیست
منظورم این است که اینان می خواهند به احساس و عاطفه حجاب بزنند
وگرنه اگر واقعا قصدشان حجاب است چرا فصلی؟
مگه تو زمستان یا بهار و پائیز نمی شود دست به خلاف زد

اینان در پی آنند که حجاب را بر زبان مردم بزنند تا اگر مثلا این طرح یارانه
آنان را اذیت کرد.صداشون در نیاد
اگر سرعت نت افتضاع شد
اگر هر روز گرانی افزون شد.
اگر صدا و سیما با سرمایه ملی هرجور خواست عمل کنه
اگر....
و هزاران اگر دیگر

منظورم این است نه اینکه متوجه نظر خوب تو نشده باشم

غریبه ای عاشق سه‌شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:09 ب.ظ http://strange1.blogfa.com/

ماییم و ز درد و داغ گفتن با تو
داغیم ز گفتن و شنفتن با تو
تنها به اشاره ی تو سبز است بهار
باغیم و اجازه ی شکفتن با تو

موفقیت تنها یک چیز است این که : زندگی را به دلخواه خود بگذرانید. کریستوفرمورلی

غریبه ای عاشق سه‌شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:12 ب.ظ http://strange1.blogfa.com/

تا حالا وقتم را برای دیدن
فیلمی به هدر نداده ام
فرقی نمی کند برایم
تلویزیون ها را هم جمع کنند مهم نیست

درود بر تو عزیز عاشق
ایکاش فضائی صادقانه بود تا با امار و ارقام
بساط شعبده ای بنام صدا و سیما با بیگانه کردن خودی ها
و پناه بردنشان به بیرون . برچیده شود
مگر نه اینکه واژه ی ملی باید بر عنوانی اطلاق شود که با ملت و مردم همراه باشد
ایا می شود با بودجه ملت هزینه کرد و باز اینهمه با خواست ملت متفاوت رفتار کرد؟؟؟

๑۩۞۩๑زیــــــبا๑۩۞۩๑ سه‌شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:55 ب.ظ http://zibaaa.blogsky.com/

ببین کوروش عزیز من ادم سیاسی نیستم و دوست ندارم خودمو درگیر کنم اینکه شما میگید من وسیع نمیبینم و فقط جلوی خودمو میبینم برای من توهین حساب میشه اولا که گفتم شرایط روحی مناسبی ندارم بخوام با شما در این مورد بحث کنم فقط اینکه واقعا درک نمیکنید من چی میگم واقعا درک نمیکنید

برادر عزیز مخالف محترم من در همه ی حرفها با شما هم عقیده ام این هزارو یک بار
ای بابا چرا این قسمت از نظر منو نادیده میگیرید من همه درد جامعه رو با پوستو جون خودم حس میکنم

فقط در مورد این طرح حجاب دارم با شما میحرفم من از اعتیاد نداری گرسنگی بیخانمانی فحشا و هزاران بلایی که روز به روز بر سر جوونایی ما میاید خبر دارم و میدونم کوتاهیاها فراوونه

اما شما اولا در شهر بزرگی مثل تهران زندگی نمیکنید و درثانی یه زن نیستید
شما میخواید همه مخالفتا رو به هم گــــــــــــــــــــــــــره بزنید

ببین کوروش جان من خیلی عامیانه گفتم تو این شهری که ما زندگی میکنیم بد حجابی از حد خودش گذشته من خودم وقتی با برادرم میرم باید هی چشم به داداشم باشه دوره زمونه برعکس شده از بس دخترها و زنای بی بندو بار و بی حجاب زیاد شده ببین ما تو یه مجتمــــــــــــــــع بزرگ زندگی میکنیم که اکثرا با این طرح موافقا من از همه ی هم دانشگاهیای دوست خودم پرسیدم با این طرح موافقا

اینکه شما میگید میخوان با این طرح فلان کنن و بیسار کنن فقط ذهن شما و کسایی که مخالفتشون یه مقداری افراطی شده میگن
نه
اونهایی که اصلاحاتو قبول میکنن

خواهشا خوهشا این بحث رو ادامه ندید حدا قل این چند روزه چون اصلا شرایط وحی ندارم
ممنون

سلام زیبا جان
خواهر مهربان . من هرگز تو را مخالف این نظریه ندانسته و نمیدانم.ومتعجبم چطور از اینکه من این مسئله 100%اجتماعی را وسیع تر
از آنچه می نماید . می بینم را حمل بر انچه کرده اید که من شرمنده ی تکرارشم
خدا من را نبخشد که چنین چیزی از جملات من القاء شده . من هم 30 یاسی نیستم و بیزار از حتی اشخاصش .ولی مسئله را فکر می کنم اینگونه کرده اند.که از قالب اجتماعیش در آمده .
مگر در پیش از انقلاب حجاب یا بد حجابی اجبار بود ولی دختر از رفتن بیرون وحشت نداشت. من تا اواخر دوره راهنمائی چندین معلم زن داشته ام . ودیده ام که با نداشتن روسری و .. نه تنها بی حرمتی میشد که حتی معلم ما بدون روسری و با دامن و جوراب میامد و میرفت با فاصله از محل زندگیش با مینی بوس و...
ولی حالا که می بینم بخاطر کمی بیرون مو ... و نتیجه هم که حتما اخبار را می شنوی .این آزار دهنده است
کوفتن بر طبل بی نتیجه گی
واما اصلاحات
اگر میشد که خیلی عالی بود
ولی این شدن جای شک دارد
ممنونم که همراهی می کنی
اینطور شاید من متوجه اشتباه خودم هم شوم