سخن کوروش  نادرخانی

سخن کوروش نادرخانی

زمزمه های ادبی کوروش نادزخانی
سخن کوروش  نادرخانی

سخن کوروش نادرخانی

زمزمه های ادبی کوروش نادزخانی

پارادوکس

پارادوکس

کلمه ای که شاید بارها شنیده و یا خوانده باشیم

مهم نیست که از کجا آمده و چگونه وارد زبان ِ ما شده ا ست .

مهم آنست که خوش نشسته .

ومهمتر آنکه بدانیم از قدیم الایام در این زبان ِ شیرین پارسی ،جایگاهی درخور

داشته است.

پاردوکس چیست؟

در تعریف : تصویری است که دو روی ترکیب آن بلحاظ مفهوم ، یکدیگر را نقض

می کنند.

مثال:

( سلطنت ِ فقر ) ، (ارزاتر از مفت ) ،(لامکان )،( برگ ِ بی برگی )

(شادی ِ غم ) ،(روشن تر از خاموشی)، (ناله های خاموش)

(جامۀ عریانی ) ،(قاه قاه گریستن ) ،( ساز ِ خموشی )و........

 

پارادوکس گاهی مستتر در متن است

مثال

(رفتم اما ، همه جا تا نرسیدن رفتم)

(زبانم گرم ِحرف کیست کاینقدر خموشم)

(چوگرد باد ِ توهم ،دسته کن پریشانی)

به اشعار سبک ِ هندی یا بهتر ست بگوییم اصفهانی،که اصالت ایرانی آن بهتر نشان

داده شود.میرسیم ،کار پیچیده می شود .آخر بیشتر نمونه ها در اشعار این شاعران دیده می شود

اما به گفته استاد شفیعی کدکنی ،سرآمد کسانی که بیشترین کاربرد را داشته اند

حکیم سنائی است.

خنده گریند همه لاف زنان بر دَر تو

گریه خندند همه سوختگان در بر تو

شاعر معاصر  دکترحمیدی شیرازی پیروی او کرده و گوید

نه خنده کرد و نه گریید ، بل به خنده گفت:

به روز  ِ آخر ِ هر سال ،چون دلم نگریست

 

برگ بی برگی نداری لاف درویشی مزن (سنائی)

برگ بی برگی  ترا چون برگ شد (مولوی )

وز خدا شادی این غم به خدا خواسته ام ( حافظ )

شاعر معاصر هوشنگ ابتهاج (سایه ) به زیبائی می سراید و چقدر زیبا :

جان ِ دل و دیده منم ، گریۀ خندیده منم

یار ِ پسندیده منم ، یار پسندید مرا

 

 

بایزید بسطامی می گوید:روشن تر از خاموشی چراغی ندیدم

 

البته ناگفته نماند در ادبیات سیاسی هم کاربردی دارد هر چند گاه بیجا !

 

وهمچنین در فرهنگ محاوره نیزگاه نا آگاهانه بکار میرود

مثال:فلانی از هیج کمتر ِ

 

 

حسن ِ ختام  موضوع را شعری از شاعر ِ برجسته بیدل دهلوی  می آورم:

درین ویرانه تا کی خواهی احرام هوس بستن

جهان جائی ندارد ،گر توانی در دلی جاکن

 

 

 

 

 

پنج وارونه چه معنا دارد؟

مطلبی که در زیر اوردم کپی داشتم و برایم جذاب بود.

امیدوار م برای شما هم جالب باشد.



گفت پنجِ وارونه چه معنا دارد ؟
خواهر کوچکم این را پرسید
من به او خندیدم
کمی آزرده و حیرت زده گفت
روی دیوار و درختان دیدم
بازهم خندیدم
گفت دیروز خودم دیدم
مهران پسر همسایه پنجِ وارونه به مینو میداد
آنقدر خنده برم داشت که طفلک ترسید
بغلش کردم و بوسیدم و با خود گفتم
بعدها وقتی غم
سقف کوتاه دلت را خم کرد
بی گمان می فهمی
پنجِ وارونه چه معنا دارد ؟