سنگدل
هر پای بلغزد ، زنگاهی که تو داری
هر دل چو غریقیست ، به چاهی که تو داری
ای سرو قد ،آن روی ِچو گل ، زلف سیاهت
ابروی ولب و ،روی چو ماهی که تو داری
هر مرد ِ یلی ،رأیت اسپید بگیرد
تسلیم شود ،پیش سپاهی که تو داری
ای سنگدل این شیشهء ،شکسته است،مبادا
پایت بخلد ،شیشه به راهی که تو داری
افسوس که تو ،صحبت ِ دل را نشنیدی
نشنیدی و دل،مات زآهی که تو داری
تو مهر پرستی ،چو منی ،پیرو ِ آئین
معبود تو ،عشق است،الهی که تو داری
محبوب رخی ،قامت مطلوب تو داری
تنها ،همکه خوبی است ،گناهی که توداری
آنچه من ازگرافیکمی فهمم
گرافیک هنر تلفیق علم است با زیبائی.
تغییر در ماهیت اشیاء به دلخواه زیبا پسندانه ء هنرمند ِ آن است.
و گرافیست . شخصی است که به کار هنری پرداخته . با پشتوانه ی دریافت های علمی و احساسی
و مسلط بر ابزار عینی و ذهنی.
گرافیستها
اسامی و کلمات و اشکال را به دلخواه خود یا طالب و طالبین اثر . باتغییری گاه در ماهیت آنها.و مطابق ذوق و تواناهی های شخصی خود گاه به پیام رسانی قوی مبدل می کند.
پیامی آشکار و یک معنی ایی و نهان دارای چندین معنی و استنباد از خود و مخاطب.
از جمله کارهای گرافیست
طرح و اجرای آرم و لوگوی فروشگاهها . ادارات . شرکتهاو بانکها و...
و هر روز چون باقی هنرها بر اشکال و ابزار آن افزوده می شود
براساس پرسش یک دوست
شهریاری که نداند شب مردمانش چگونه صبح می شود
گورکن گمنامی است که دل
به دفن
دانایی
بسته است
یک روز یک پسر کوچولو که می خواست انشاء بنویسه از پدرش می پرسه: پدرجان! لطفا برای من بگین سیاست یعنی چی؟ پدرش فکری می کنه و می گه: بهترین راه اینه که من برای تو یک مثال در مورد خانواده خودمون بزنم که تو متوجه سیاست بشی. من حکومت هستم، چون همه چیز رو در خونه من تعیین می کنم. مامانت دولت هست، چون کارهای خونه رو اون اداره می کنه. کلفت مون ملت مستضعف و پابرهنه هست، چون از صبح تا شب کار می کنه و هیچی نداره . تو روشنفکری چون داری درس می خونی و پسر فهمیده ای هستی . داداش کوچیکت هم که دو سالش هست، نسل آینده است . امیدوارم متوجه شده باشی که منظورم چی هست و فردا بتونی در این مورد بیشتر فکر کنی. پسر کوچولو نصف شب با صدای برادر کوچکش از خواب می پره. می ره به اتاق برادرکوچکش و می بینه زیرش رو کثیف کرده و داره توی (…) خودش دست و پا می زنه. می ره توی اتاق خواب پدر و مادرش و می بینه پدرش توی تخت نیست و مادرش به خواب عمیقی فرورفته و هرکاری می کنه مادرش از خواب بیدار نمی شه. می ره توی اتاق کلفت شون که اون رو بیدار کنه، می بینه باباش توی تخت کلفت شون خوابیده و داره !(…) می ره و سرجاش می خوابه و فردا صبح از خواب بیدار می شه. فردا صبح باباش ازش می پرسه: پسرم! فهمیدی سیاست چیست؟ پسر می گه: بله پدر، دیشب فهمیدم که سیاست چی هست. سیاست یعنی اینکه حکومت، ترتیب ملت مستضعف و پابرهنه رو می ده، در حالی که دولت به خواب عمیقی فرو رفته و روشنفکر هر کاری می کنه نمی تونه دولت رو بیدار کنه، در حالی که نسل آینده داره توی (…)خودش دست و پا می زنه
دین و مذهب
گاه اگر بحث سکولاریزم مطرح شود . همانا معنی بی دینی و ضدیت با دین و مذهب به اذهان متباتر می شود.
در صورتی که این اندیشه بهیچوجه نافع دین نبوده و نیست.
بلکه فقط و فقط دخالت دین را در سی است گذاری یک کشور نمی پسندد
و می گوید دین یک باور شخصی است .
واگر در عرصه اجتماع وارد شود. بنا به پیروی یک اندیشه و رفتار نمی تواند. رفتاری دموکرات داشته باشد.
تجربه ی کشورهائی که باوری دینی و ایدوئولوژیک را در جامعه حاکم کرده اند نیز اگر منصفانه و بدور از تعصب بنگریم.
اثبات کننده ی این باور درست است