مطلبی که امروز دوست دارم ،خدمت شما عزیزان عرض کنم، این است که چرا سعی نکردم به خانه های ساخته ی دیگرم ، کوچ کنم؟
همانطوری که در پاسخ به کامنت های شما مهربانان گفتم ، در بلاگفا،پرشین بلاگ،لوکس بلاگ،و..
حتی یک وبلاگ با گذاشتن یک کسره در زیر کلمه ی سخن (سخن ِ کوروش) در همین بلاگ اسکای ،وبلاگی دیگر ساختم .
ولی با تمام ارادتی که به آن عزیزان، که می خواستند به جای دیگر نقل مکان کنم، داشتم و دارم.
ماندم تا ببینم چه پیش خواهد آمد.
حکم پدری را پیدا کردم که فرزندانش آمده بودند تا از خانه ی روستائی اش، او را به شهر برده و در آپارتمانی نقلی ساکن کنند و نمی رفت را پیدا کرده ام.
از سوئی فکر کردم .آیا بدون پیل تر شکن و vپیnآیا دنیای نت معنایی دارد؟
بارها پیش آمده پی عکسی بودم که مثلا مرتبط با آشپزی و گل و..بود با این شکل منزجر کننده رویرو شدم.
و از سوئی دیدم وقتی اینهمه سایت ها و وبلاگ ها ، به چنین سرنوشتی دچار می شوند.
وامروز بدون این وسایل و ابزار نمی شود در نت کار کرد. و از داشته ها بهره برد. مگر من تافته ی جدا بافته ام؟
در نتیجه فعلا تصمیم بر ماندن گرفته ام.
چند عاشقانه تقدیم شما
کاش راست می دانستم دروغ رفتنت را.و از اینهمه کجی نمی شکستم
تنهام گذاشته ای، در خلاء این جماعت ِ گنگ.بیهوده مپرس.در انبار ِ کاه حتی شانسی هم ، سوزنی یافت نمی شود
انکه از باغ دلت کورو کری بود چو رفت
تو بگو خوش که منم زود بگیرم شب ِ هفت
بقیه در ادامه مطلب