سخن کوروش  نادرخانی

سخن کوروش نادرخانی

زمزمه های ادبی کوروش نادزخانی
سخن کوروش  نادرخانی

سخن کوروش نادرخانی

زمزمه های ادبی کوروش نادزخانی

یاد باد آن روزگان یاد باد(2)


روزگار غریبی است نازنین
از این به بعد تصمیم دارم که در کنار دل نوشته هام که گاه به علت فضای غمگین باعث شرمساری میشه تغییری ایجاد کنم و هم خودم یادی از گذشته ام کرده و هم عزیزانم را کمی تغییر ذائقه داده باشم. خلاصه هم فالی باشد و هم تماشا
تاکارهائی که در چند سال پیش انجام داده ام را ببینید .شاید لذتی هم حاصل شدو لی برای شناخت خودم عارضم که اینها برونیات من است و درونم همون اشعار یا دلنوشتهایم است
برای دیدن عکس واقعی بر روی آن کلیک کنید

به رویا مانی


دردت زسینه افزون شد

این لانه چو ویران شد

افسانه چو افسون شد

این خواب پریشان شد


خواب تو و رویاها

در اوج هنوزم هست

زندان شدنت اما

درهای طلائی بست


این لانه همان لانه است

ای مرغ بلند پرواز

این شعر بهانه است

روحی است به پرواز


ای کاش پرستو را

آغوش بهاری بود

پر کن تو سبو را

از عشق که جاری بود


افسوس دلا سوخت

پیمانه چو سر رفت

چشمی که به در دوخت

عمری که هدر رفت


دلتنگی(۱۲)



دلم تنگه زدام ودد گریزان

هم از گله،زگرگ وشیروچوپان

چه فرقی می کند بر دلفسرده

چه تهران و چه کرمان وخراسان؟

۸/۱۱/۸۹

موج

mb4k1vd1qkvkqsw8vy1.jpg

چو موجی رو به ساحل می گریزم

زدست ِ صاحب ِ دل می گریزم

گریزم من ز خود ، اما چه حاصل
که بیخود گشته ، غافل می گریزم
 79