شور و التهابم ، کار داده دستم
عشق ِ بی جوابم ، کار داده دستم
چشم ِ مست ِاو را، دل بدید و گفتا
کاســه ء شرابم ،کار داده دستم
عشق ِآتشینش ،شعله ای بجان زد
جستجوی ِآبم ، کار داده دستم
بوسه ای ربودم ،گفتمش که دانم
کار ِ با شتابم ، کار داده دستم
او رمید و دل هم ،سوخت از رمیدن
این دل ِ کبابم ، کار داده دستم
آگهی ز حالم ، سرزنش ندارد
کار ِ نا صوابم ،کار داده دستم
این دل ِ از جدائی ، سخت می هراسید
طالع ِ خرابم ، کار داده دستم
دل ِ که روز و شب را می طپد به یادش
بخت ِ رفته خوابم کار داده دستم
یاد ِتو به قلبم ، چون ردیف شعر ست
این ردیف ِِنابم ،کار داده دستم
دوستان اگر برای بعضی از شما این شعر تکراری است .ببخشیدم .که تکراری نمیدانم
طالع ِ خراب
شور و التهابم ، کار داده دستم
عشق ِ بی جوابم ، کار داده دستم
چشم ِ مست ِاو را، دل بدید و گفتا
کاســه ء شرابم ،کار داده دستم
عشق ِآتشینش ،شعله ای بجان زد
جستجوی ِآبم ، کار داده دستم
بوسه ای ربودم ،گفتمش که دانم
کار ِ با شتابم ، کار داده دستم
او رمید و دل هم ،سوخت از رمیدن
این دل ِ کبابم ، کار داده دستم
آگهی ز حالم ، سرزنش ندارد
کار ِ نا صوابم ،کار داده دستم
این دل ِ از جدائی ، سخت می هراسید
طالع ِ خرابم ، کار داده دستم
دل ِ که روز و شب را می طپد به یادش
بخت ِ رفته خوابم کار داده دستم
یاد ِتو به قلبم ، چون ردیف شعر ست
این ردیف ِِنابم ،کار داده دستم
خرداد79
طلسم شکسته شد!
امروز برخلاف عرف عادت شده این چند وقت اخیر
صبح بر سرکارم حاضرشدم!!آنهم نه به علت سحرخیزی که شب بیدارمانی.
ساعت 10صبح پس از تماسی بی اتصال ،سیگاری گیرانده بودم به یاد ِوصال.
وبی آنکه خود متوجه باشم، شده بود م سوژه ای برای یکی ازشاگردان .او نیز در رویای اول شدن در مسابقات جهانی عکاسی!!
دیدم عکاسی طبیعی خیلی بهتراست تا اینکه، عکاسی مرتب چک و چونه ادمی را به چپ چپ یا به راست راست کند. این یکی از آنهمه عکس که چون باقی زیاد ی غرق در مغروق شدن کشتی های تجاری خودم بودم . نپسندیم.هدیه به یاران
تیز آمد و تیغ تیز بر ریش زده
آشفته سر از،خنجر بر خویش زده
فریاد کنان ،ز نارفیقان می گفت
واز مار ِدرون ِ آستین نیش زده