سخن کوروش  نادرخانی

سخن کوروش نادرخانی

زمزمه های ادبی کوروش نادزخانی
سخن کوروش  نادرخانی

سخن کوروش نادرخانی

زمزمه های ادبی کوروش نادزخانی

زن؟؟

زن


از دوستی

پرسیدم:

رابطه ات با زنت چند درصدیه ؟

گفت:99%

گفتم؟

99%؟

گفت:

99%خوبه. ولی همون1% زندگیمو 99%  سیاه کرده

...

...

...

...


..


ریاضی هم پیچیدگی این مسئله رو حل نمی کنه.


صادق هدایت

ivrzh5yzuq008pcazw02.jpg

صادق هدایت



دوستی نوشته بود:

من بوف کور رو شب امتحاناتم میخوندم این کتاب منو به مرز جنون رسوند آخر کتابو از دستم گرفتن

من گفتم:
دوست خوبم
با نگاه داستان وار اگر بخوانیم
که من ساده اندیش 2و3بار خواندم حتی به جنون نویسنده رسیدم
ولی در خلوتم
تعجب کردم
کسی که به زبان پهلوی آشنا ست
وندیداد رو نوشته
مازیار
و....
چطور می تواند دیوانه باشد که نابغه است!
ولی وقتی نظرات استاد دکتر آجودانی رو شنیدم
به قضاوتم خندیدم
او می گوید
این کتاب تاریخ ایران قبل از اسلام و بعد از اسلام است
زن اثیری سمبل ایران است
پیرمرد خنزر پنزری که آیات قران از لای دندانهای ..بیرون میرزد
اسلام است
و زن در قسمت اول معشوق پاک
ودر قسمت دوم نا پاک و هرزه

این تجربه ی من بود
و باز دوبار خواندم .چقدر لذت برم
امیدوارم کمکی باشد این موضوع برای فهم مجددمان

مختومقلی فراغی

yv537u80j61e7cdkkn2p.jpg

بر آرامگاه

مختومقلی فراغی

 من امروز 6 صبح چرتی زدم و 10 تا الان همش پشت فرمان بودم

تعجب نکنید . آره برای من تنبل و گریزان . معجزه شده
ولی به لذتش میارزید.
امروز سعادت دیدار دوباره ی آرامگاه شاعر شهیر ترکمن مختومقلی فراغی رو به دست آوردم.
حدود 200 کیلومتری گنبد کاووس و 260 کیلومتری گرگان(در استان گلستان )
حالی غریب دارم
گوئی به زیارت فردوسی این قوم نائل شده ام.
وقتیکه سالک راه بودم . بارها حلقه ی اشک گرداب خطر شد برایم
وقتیکه زمزمه می کردم (آیرل دم)رو(برابر آیرلیق آذری ها) رو که برای عشقش سروده
زمزمه مادران ترکمن رو(اجه جانا) جونقور قویادایا عاشا سنقا.....
البته چون معنی این اشعار رو شنیده ام. لذتم بیشتر بود بخصوص که تراکمه انان را به سرود وترانه میخوانند.لذتبخش تر است.
در برگشت نیز از مسیر شهر یکی از بچه های خوب انجمن (محمود عزیز) گذشتیم.
از تپه ماهور های سر س بز هوش پران آن
دشت شقایق
زنانی با لباس های محلی
حیواناتی در حال چرا در مراتع اطراف
و.....
هر چه که بگویم در وصف آن کم گفته ام.
جای همه شمارو خالی کردم.


جمعه

oeqdyjx7pjeshc4qm.jpg


جمعه


جمعه زیباترین روزها

دور از همه
در خلوت خود ماندن
دور از رنگها و نیرنگها
دور ازمن ها و منیت ها
کلاه گذاریها و کلا برداریها
چقدر دوستت دارم
برای همین شبت را تا صبح
چشم بر هم نمی گذارم تا
دمیدن پگاهت را نظاره کنم
و بگویم:
خوش آمدی
...
و بعد بخوابم
...
تا خوابی ابدی
جمعه ء آخر باشد

تابوت

5kico1yit3r3nk0aysi8.jpg

تابوت


رامیلا جان

نشتری بر زخم زدی
دست مریزاد

در دنیای واقعی نیز
تنهائی میرود که خفقان وگلوگیر شود.
کجاست آن حیاط های بی در و دیوار
گرسنمان که میشد اگر خانه نان نبود به دو میرفتم سر لاک نان همساده و رفع جوع می کردیم.
حال در قفس تنگ ِ آپارتمان
حتی سلام و علیکی هم با همساده نداری
بقول آن دوست به گنده لاشه ات پی به رفتن می برند.

ولی در این دنیای مجازی اسمت هم واقعی نیست
شاید همانی که کمی دیر حضورت را در این جا احساس می کند و نگران میشود.
در همسادگی باشد وعکست را ببیند و اسمت را در اطلاعیه ای بر دیوار
بی عکس العملی بگذرد.

خودمانیم
پر بدک نیست این تنهائی وگمنامی
پدر دلبستگی بسوزد
که خانمان برانداز است.
پس همان بهتر که در سایتی و وبلاگی رفتن را دلمشغولی روز مره بدانند
وتو در آرامشی ابدی
بی دغدغه ء تنهائی .....
بدرود ای دنیای دوغین واقعی.
وای دنیای ِ مجازی واقعی
بدرود
بدرود