-
قصه گو خاموش
دوشنبه 24 مردادماه سال 1390 15:04
قصه گو خاموش قصه گوی ِپیر برلبانش دوش غنچه ای درد آشنا ....................بشکفت. چون کُه ای آتشفشانی واژگان ِ حُزن را ........فواره وار .............برقلبمان بارید. قصه هائی ز آذرستان گفت زآتش دیرنده ........پا برجا ....هم به حق قدّیس. "نیکی پندار " "نیکی گفتار" "نیکی کردار" موبدی بود او...
-
کوروش روانشناس می شود!!!!!!!!!!!!!(۱)
جمعه 21 مردادماه سال 1390 15:41
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 تعجب نکنید آدمی ،وقتی که هر روز در آینه شاهد یکی یکی سپید شدن مو می شود . شاید در ابتدا متوجه نباشد که این تارهای سپید هر یک بر اندوخته هایی افزوده می شود که در هیچ کتاب علمی پیدا نشود. اگه این دمدمی مزاجی ام بگذارد متوجه می شوید که این موهای سپیدم همه اش در آسیاب...
-
مناجات به شیوه ی کوروش
سهشنبه 18 مردادماه سال 1390 23:38
تکرار جهت اطلاع درود بر همه ی عزیزانی که حتی در این شرایط نیز لطف خود را از من دریغ نمیدارند با تمام مشکلات نازنین همراه و همدلم امیر عزیز ، دوست نوازی کرده و راه حلی برای عبور از سد فعلی در نظر گرفته که ضمن دعوت شما مهربانان . در صورت امکان به عزیزان دیگر اطلاع رسانی بفرمائید کلیک فرمائید پست ویژه **************...
-
خسته ام
یکشنبه 16 مردادماه سال 1390 21:04
تکرار جهت اطلاع درود بر همه ی عزیزانی که حتی در این شرایط نیز لطف خود را از من دریغ نمیدارند با تمام مشکلات نازنین همراه و همدلم امیر عزیز ، دوست نوازی کرده و راه حلی برای عبور از سد فعلی در نظر گرفته که ضمن دعوت شما مهربانان . در صورت امکان به عزیزان دیگر اطلاع رسانی بفرمائید کلیک فرمائید پست ویژه **************...
-
مهر یار و من
پنجشنبه 13 مردادماه سال 1390 15:03
درود بر همه ی عزیزانی که حتی در این شرایط نیز لطف خود را از من دریغ نمیدارند با تمام مشکلات نازنین همراه و همدلم امیر عزیز ، دوست نوازی کرده و راه حلی برای عبور از سد فعلی در نظر گرفته که ضمن دعوت شما مهربانان . در صورت امکان به عزیزان دیگر اطلاع رسانی بفرمائید کلیک فرمائید پست ویژه و اما این مدت از نت ساخت ابزاری را...
-
مهریار (چشمان تو)
چهارشنبه 12 مردادماه سال 1390 16:59
چشمان تو حکایت دیرین عشق را در صبحدم ِ طلوع ِ یک آغاز به زرینه واژ ه گان نگاه از کوه تنهایی بر زمین تشنه ی نور چشم ِ من تاباند. چه خوشست بر کشتزاردلی بذر وفا کاشتن هنگامه ی تابش مهر و جاری سرنوشت. دیگر چه باک ازین کشتن و داشتن. برداشتن امید یا روریش هرز فراق
-
آلاشت(سفری متفاوت)
سهشنبه 11 مردادماه سال 1390 10:44
عکس گرفته با چشمانی پف کرده ساعت 5 صبح مدتها بود که فکر این بودم ،از همسنگران قدیمم یادی کنم .چرا که پس از پایان جنگ به علت مشغله های زندگی ونبودن تلفن و نعمت جدید موبایل،از عزیزان بی خبر بودم فقط میدانستم از اهالی منطقه ی سواد کوه و زیراب در استان مازندران هستند. و ساکن یکی از روستاهای اطراف آلاشت. وچون منطقه...
-
چله نشین
یکشنبه 9 مردادماه سال 1390 22:23
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 درود بر تمامی همراهان صبور و صمیمی چند روزی رادر سفر بودم . نه تنها افتخار حضور در خانه های زیبایتان را نداشتم.بلکه به کامنت های پرمهرتان نیز نتوانستم پاسخی در خور داشته باشم امیدوارم عمری باشد برای توفیق خدمت تقدیم به مهریار به خاطر هدیه ی آفرینش یک خاطره (...
-
نور به قبرش بباره
پنجشنبه 6 مردادماه سال 1390 13:19
شاید بارها از خود پرسیده باشید که چرا پدر و پدر بزرگها،مادر و مادربزرگهای ما مرتب میگویند : خدا بیامرزدش . خدا پدرش را بیامرزد .نور به قبرش ببارد . واز این حرفها و دعاها که این روزها بیشتر شنیده می شود. داشتم امروز به این فکر می کردم ببینم که چرا؟ *آن روزها پلیس راهنمائی جرئت نمی کرد بی دلیل حتی ماشینی را متوقف کند چه...
-
دل کوهی
چهارشنبه 5 مردادماه سال 1390 14:04
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 خواهم که کوه شوم تا که فریاد کشم بر سر او که چرا اینهمه دور نه صدا دارم از او نه نگاهی بر دل ا شیان ِدل من افسرده است. مرغ من، بال و پرش بشکسته است. شادیم در فلک ناز ِ خیال به گمانم مرده است. کوه، آه ، ای کوه بلند به ستیغ ات خواهم. دست ها بگشایم بزنم از ته دل نهره...
-
سایلنت
دوشنبه 3 مردادماه سال 1390 22:55
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 سایلنت {یک اتفاق واقعی} :هول هولکی وارد شد سلام خوبی همسایه؟ ببخشید رقیه خانم نیومد ؟آخه قرار بود فلان کار انجام بشه. مرد هاج و واج در ذهنش بدنبال نشانه هایی از این همسایه ناشناس بودو اینکه رقیه خانم کیست؟ او را هرگز نمیشناخت. شاید الزایمر گرفته ؟چطور ممکن است ، او...
-
مهر یار
جمعه 31 تیرماه سال 1390 14:17
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 چه زیباست بوسه ی عاشقانه ی زنبور بر گلی که پژمرده ی آفتاب سوزان است تو را فریاد کرده ام با تندیس واژه گانم در میدان شهر تنهائی چهارسوق بزرگ معجزه در چها رراه تردید. من لمس احساس کرده ام درآغاز یک عریانی دراب تنی...
-
از هر دری سخنی
دوشنبه 27 تیرماه سال 1390 23:07
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 با توجه به ازدیاد آمار دوستان ِپیوند شده یا تبادل لینک کرده .بنده شرمنده ی عزیزانی می شوم که لطف کرده و لااقل هراز گاهی حالی می پرسند . من نیز ادای دین می کنم. و لی عده ای از این عزیزان فقط اسمی در کنار وبلاگ به عنوان پیونده ها یا لینک دوستان می خواهند. لذا از همه...
-
گم شده
جمعه 24 تیرماه سال 1390 16:13
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 آی ای رهگذران کسی از گم شده ی من خبری دارد هان؟ واپسین لحظه ی عمر در زمین من پی گوهر گم گشته خود خم شده ام پی بذر ی که در ان ریخته ام انتظار ثمری داشته ام توشه اندوخته ای حاصلش کو؟ کجاست؟
-
زندگی
دوشنبه 20 تیرماه سال 1390 18:06
زندگی آغاز یک درده چه خوش ،پایان آن مرگه تمام ِ باغ ِ این دنیا ببینش رنگ ِ رخ زرده وجنگل با همه سبزی سکوتی سهمگین، افتادن ِ مرگه هرس ناکرده وپرخار . به خواب خوش شده این باغبان پیر هوا بارانی ووقت ِ تگرگه چودانی قصه را افسانه، بیشی نیست حکایت .قصه یا غصه است همان افتادن برگه
-
گزارش
شنبه 18 تیرماه سال 1390 11:10
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 سالهاپیش در زمانی که اودانشجو بود ،ممتاز خوشنویسی داشت. و بعدبه مسئولیت انجمن خوشنویسان شهرستانشان منتصب. چون گلی به گلستان ،به مهمانی آمد،ومارا به دوستی مفتخرکرد.بعد از سالها به همت پیس بوک یکدیگر را یافتیم که این ،،حاصل اولین گفتگوی مسقیم ِما ،پس از گذاردن چند...
-
همهمه
چهارشنبه 15 تیرماه سال 1390 16:18
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 در گرما گرم ِسکوت سفری می باید فارغ بال. به انتهای ِبی نهایت ها به ماورای ِزوال به قهر ِدریاهای ِ ِوهم به وهم آلود ،جنگل ِ ابتذال به اندوهناکترین، شبهای ِ بی سحر و تجسم همهمه را باید گفت: بس است. ما راه خویش میرویم بی خیال. Normal 0 false false false...
-
شب و تنهائئ
دوشنبه 13 تیرماه سال 1390 22:27
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 آسمانا !چه غمین گشـته و ماتم زده ای اشک ریزی وفقان، بر هـمه عالم زده ای نه در آن پهــــنهء تو ،ماه پدید آمد و مهر از چه این جامه سیه کرده وماتم زده ای تو مگر مست شـبانگاه ،صبوحی زده ای یا خماری و ازآن، رطل گـــران کم زده ای نا رفیـــقان تو آیا زده خنـــــــــجر ز...
-
سرزنشم نکن
جمعه 10 تیرماه سال 1390 16:22
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 سرزنشم نکن که من بازیجه ای بیش نبوده ام روزی که می باید نوجوانی می کردم و در کوچه ها گل کوچک بازی می کردم گفتند مشتت را گره کن و دشمنی را که نمی شناسی به مرگ فرا بخوان. ار راند 1 به دو و... نمیدانستیم و نمیدانم تا به کی بی خبر بودم و بودیم که در اطراف ِ طناب های...
-
عاروس (۵)
چهارشنبه 8 تیرماه سال 1390 22:34
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 باپوزش ِتاخیر.از عزیزانی که برای اولین بار با این مجموعه آشنا شده و متمایل به خواندن حکایت دنباله دار عاروس هستند.خواهش میکنم مروری بر 4قسمت قبل داشته باشندتا بیشتر درجریان قرار بگیرند.سپاسگزارم در سمت راست ورودی ِخانه ی موصف ما که به جای دروازه، دو الوار وستون...
-
دردا فرشتگان
چهارشنبه 8 تیرماه سال 1390 02:34
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 شاید فرشتگان خفته اند کاینک، بومان پیام آوران راستی اند. هنگام که بر ستیغ ِ سخنگاه گفته می شود: بشتابید !بشتابید زمان ، زمان ِ دجالی است عنقریب گوساله ی سامری (این هزارساله ی حماقت) به محرابی زراندود برده می شود. کله پوکانی که کمال را در کلامی کال جسته اند. فریادی...
-
رقص آتش
دوشنبه 6 تیرماه سال 1390 14:02
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 من رقص اتش عشق را در چشمان تو دیدم ققنوس شو حیاتی دوباره لازم است تا کهکشان لذت بی انتها ققنوس پرنده ای است افسانه ای که گویند در اخر عمر آنقدر بال میزند تا اتش بپا کند و پس از سوختن در اتش از خاکسترش ققنوسی دیگر بدنیا می اید در این قسمت هم شما عزیزانم را به دل...
-
فی البداهه(2)
جمعه 3 تیرماه سال 1390 11:56
عزیزانم این مختصر اضافه کلام را امید که حمل بر افاضات نکنید. چرا که در بین مخاطبین دیده ام که این پرسش پیش آمده که :فی البداهه چیست؟ من برداشت خودم را از آن، فارغ از تعاریف کلاسیک(آنچه را که خودم می فهمم ) عارضم. فی البداهه که مثل بسیاری از اصطلاحات در زبان پارسی که به دلایلی چون سهل انگاری ،کاهلی و...به زبانی بیگانه...
-
از هردری سخنی(2)
چهارشنبه 1 تیرماه سال 1390 22:57
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 آنارشیسم را قدیم در کتاب ذیقیمت داریوش آشوری می خواندم که در مفهوم ،پیروان ِ این اندیشه به این باور هستند که انسانها نیاز به هیچ حکومتی ندارند . بقول خودمانی ما آقا بالا سر نمی خواهیم! راستی که مگه ما گوسفندیم که نیاز به چوپان داشته باشیم؟ ولی خودمانیم. گوسفند هم...
-
عاشقانه ها(10)
سهشنبه 31 خردادماه سال 1390 16:11
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 یک نفر به من بگوید . چرا اینهمه نقاب؟ مگر ما به جشن بالماسکه آمده ا یم؟ Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 چه کنم که سالهاست بر دریا خشت میزنم به این امید که خانه ای رویائی برایت بسازم Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 دل سودا...
-
حرف حق ، جواب نداره
شنبه 28 خردادماه سال 1390 22:36
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 هر کار میکنم نمیشه. آخه مگه میذارند! هی میگم زبان در کام کنم، نمیذارندکه . اگر هم هیچی نگی . میگند .چه احمق هایی بودند. البته بی راه هم نمی گویند. آخه .. گفتم:چی شده . باز جوش آوردی؟بگو . خودت رو سبک کن. آمپر می چسبونی ها! گفت : آمپر چسبوندم . گفتم:نکنه قبض هات رو...
-
عاشقانه(۹)
جمعه 27 خردادماه سال 1390 15:17
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 حنجره ی بریده مرغ ِعشق را مگر،دم ِ مسیحایی پرواز باید تا باز خاطره ی سخن گفتن با ماه و ستاره را این بار به زبان بی تکیه گاهان در سپیده دم نگاه مهر و در گهواره ی امید ترمیمی دوباره باشد کولیان رهکذرانند ورنه زبان اشاره را هم می فهمنند. تنها به زبان اواز بلدند حرف دل...
-
این روز بر همه ی شما مبارک
پنجشنبه 26 خردادماه سال 1390 01:03
درود به شما عزیزانی که امدید و به طرق مختلف پیام تبریک داشتید . وشاید هم گله داشته باشید که نتوانستم به شما سر زده و از مطالب زیبای شما در وبلاگ هایتان بهره ببرم. حالا چرا این مقدمه را دارم . دلیلش اینکه ویروس گرفته بودم ، چند بار ویندوز عوض کردم و نشد . کار به تعویض لب تاپ رسید و الان هم رسیدم به این 10 اینچی ها که...
-
سحر شده ای
دوشنبه 23 خردادماه سال 1390 22:05
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 با سلام به تمام عزیزان مخاطب و پوزش به خاطر تاخیر در توضیح .این یک ترانه است. و سعی شده تا در آن بیشتر به محاوره نزدیک و ازکلمات عامیانه و رایج بهره ببرد.این ترانه به هنگام اجرای موسیقی استاد تجویدی گفته شده و به نظر من به فرم حمیرا خوانده شود دلنشین تر خواهد بود...
-
من ایرانیم
یکشنبه 22 خردادماه سال 1390 21:33
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 دیشب با سه تا از دوستان بزم و رزم نشسته بودیم و هریک از عزیزان ،از دیگری دو آتیشه تر بود پس از کلی قربان صدقه رفتن و فدایت شوم و فدایم شوی های بسیار . بحث و جدل و کل کل. حزبی درست کردیم با عنوان حزب وفاق ملی ایران پس از مشاجرات زیاد ، حول و حوش اینکه چه کنیم؟ و چه...